مرور ارتودنسی | قطره
| ترجمهی بخش ارتودنسی کتاب Mosby’s Review for the NBDE Part II 2nd Edition |
| ترجمهی سید علی موسوی بفرویی | دانشجوی دندانپزشکی علوم پزشکی اصفهان |
| زیر نظر دکتر امین خالقی | متخصص ارتودنسی |
| طراحی و صفحهآرایی: سید علی موسوی بفرویی |
| منطبق بر منابع آزمون بورد ملی دندانپزشکی آمریکا (NBDE) |
| همراه با نمونه سوالات NBDE به همراه پاسخهای تشریحی |
| به تقریظ استاد گرانقدر دکتر عزتالله خامسی، بنیانگذار دانشکدهی دندانپزشکی اصفهان |
| انتشار بدون ذکر منبع آزاد است. |
| تاریخ انتشار: دوم، ۲۱ شهریور ۹۹ |
دانلود از پیوند زیر:
Orthoreview.pdf
.
.
.
.
.
.
نسخهی متنی وب:
- ممکن است در انتقال مطالب، اعداد و توالی مطالب دچار اشکال شود. توصیه میکنیم از نسخهی اصلی pdf استفاده کنید.
- این مطلب، یک متن حرفهای است و مطالعهی آن را به افراد غیرحرفهای توصیه نمیکنیم.
- این مطلب ممکن است حاوی اطلاعات کهنه باشد. در صورت دسترسی به منابع روزآمد، از آنها استفاده کنید.
تقریظ استاد گرانقدر، جناب آقای دکتر عزتالله خامسی، بنیانگذار دانشکدهی دندانپزشکی اصفهان:
با سلام و سپاس و درود فراوان و احترام؛ از اینکه یک دانشجوی دانشکده دندانپزشکی اصفهان در ترجمه کتاب مرور ارتدنسی شرکت دارند خوشحالم، که بحمداله علاوه بر اساتید محترم، دانشجویان همت و قدرت و مهارت لازم در برگرداندن کتابهای درسی به زبان فارسی را دارند. همینطور حضور جناب آقای دکتر کلانتر معتمدی پایهگذار بخش ارتدنسی دانشکده و جناب آقای دکتر امین خالقی را تبریک گفته، برای آن همکاران ارجمند بهروزی و بهزیستی آرزومندم.
پیشگفتار
چگونه از این کتاب استفاده کنیم
این کتاب مروری توسط متخصصین هر کدام از رشتههای آزمون بورد ملی دندانپزشکی آمریکا گردآوری شده است. این کتاب به دانشجویان کمک میکند تا برای آزمون بورد ملی دندانپزشکی آماده شوند و نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند تا بتوانند از زمان مطالعهی خود بهتر استفاده کنند. این کتاب جایگزین چندین سال آموزش تخصصی نیست بلکه به دانشجویان کمک میکند تا موضوعاتی که نیاز به مرور بیشتر دارند را بشناسند و دانش و مهارتهای آزمون دادن آنها را تقویت میکند.
دانشکدههای دندانپزشکی عموماً دانشجویان را به خوبی برای کارهای عملی و برای آزمونهای بورد آماده میکنند. معمولا دانشجویانی که در درسهای دانشکده عملکرد خوبی دارند، در آزمونهای بورد هم نمرهی خوبی میگیرند. بنابراین برای بهترین آمادگی برای آزمونهای بورد، دانشجویان باید توجهشان را بر داشتن عملکرد خوب در کلاسهایشان متمرکز کنند. دانشجویان باید بیشتر زمان مطالعهی خود را روی موضوعاتی متمرکز کنند که در کلاسهای دانشکدهشان روی آنها کار نکردهاند. اغلب دانشجویان از نقاط ضعف خود آگاه هستند و به همین دلیل این فرصت را دارند که هنگام مطالعه برای بورد، بیشتر روی این موضوعات متمرکز شوند.
نکات مفید برای آماده شدن برای آزمونهای بورد
با سرعت مطمئن و با برنامهریزی درسی پیش بروید. در هنگام مطالعهی یک مبحث، بهتر است همیشه به خودتان فرصت کافی برای درک کامل مطالب را بدهید تا اینکه بخواهید با سرعت و هولهولکی در یک زمان کوتاه مطالب را بیاموزید. اگر مطالعهتان را به اندازهی کافی زود شروع کرده باشید، دیگر مجبور نخواهید بود تغییرات زیادی در برنامهی روزانهتان ایجاد کنید.
در یک محیط ساکت، مانند جایی که امتحان خواهید داد، درس بخوانید. برنامهتان را پی بگیرید و پرت شدن حواستان را کم کنید تا در لحظات آخر دچار عجله و اضطراب نشوید.
نقاط ضعف خود را بشناسید و بیشتر وقت خود را روی قوی کردن این نقاط متمرکز کنید. به نمرههای درسیتان مراجعه کنید تا موضوعاتی که نیاز به توجه بیشتر دارند را نشانتان دهند. همچنین از این کتاب برای مشخص کردن مباحثی که نیاز به مرور بیشتر دارند استفاده کنید.
بسیاری از افراد، آزمونهای آزمایشی را مفید میدانند. شما میتوانید به چندین روش از آزمونهای آزمایشی استفاده کنید: با سؤال پرسیدن از همدیگر، همراه با دیگران درس بخوانید؛ با پوشاندن بخشی از فلش کارتها یا یادداشتها، خودتان را محک بزنید؛ یا به پرسشهای این کتاب پاسخ دهید. در هر حال پاسختان را ارزیابی کنید و از درست بودن آن مطمئن شوید. هر فصل از این کتاب سؤالات آزمایشی دارد. همچنین یک آزمون نمونه نیز با سؤالاتی از تمام فصول در این کتاب گنجانده شده است و پاسخهای تشریحی دربارهی گزینههای درست و غلط در این کتاب قرار داده شده است. با مطالعهی این توضیحات متوجه میشوید که آیا دلایل انتخاب شما درست بوده یا نه. پرسشها در قالبهایی نوشته شده که در آزمونهای بورد ملی مورد استفاده قرار میگیرد؛ از جمله در قالبهای جدید مثل متصل کردن، مرتب کردن و سؤالات چند جوابی.
در آزمونهای آزمایشی مانند سؤالات مروری و نمونهآزمون این کتاب، زمان خود را مدیریت کنید. زمان خود را اندازه بگیرید و آن را با زمان مورد نیاز برای هر بخش از NBDE مقایسه کنید.
در صورتی که دانشکدهی شما دورههای مرور برای بورد برگزار میکند، توصیه اکید ما این است که در آنها شرکت کنید. این دورهها میتوانند اعتماد به نفس شما را دربارهی موضوعاتی که پیش از این روی آنها مسلط شدهاید افزایش دهند و به شما کمک کنند تا روی موضوعاتی که نیاز به مطالعهی بیشتری دارند متمرکز شوید.
دربارهی آزمون بورد مثبت فکر کنید. اگر به خوبی آماده شده باشید، عملکرد خوبی خواهید داشت. همچنین به تمام کسانی که در سالهای گذشته در این آزمون موفق شدهاند فکر کنید. آن چه که پیش از این انجام شده را میتوان انجام داد. تشکیل یک گروه مطالعاتی از افرادی که همراهان خوبی هستند و افرادی که میتوانند به دیگر اعضا کمک کنند و اعتماد به نفسشان را بالا ببرند را مد نظر داشته باشید.
آزمونها توسط JNCDE با مشارکت prometric در مراکز مختلفی به صورت الکترونیکی برگزار میشود. دانشجویان متقاضی شرکت در آزمون بورد ملی باید توسط رییس دانشکدهشان تایید شوند. اطلاعات بیشتر دربارهی آزمون در وب سایت ADA در دسترس است.
نکات مفید برای جلسه آزمون
توجه داشته باشید که سؤالاتی که بر اساس استانداردهای طرح سؤال «خوب» هستند، گزینههای نادرستی دارند که به جواب درست بسیار نزدیک است. به این گزینههای نادرست «انحرافی» میگویند و مقصود از قرار دادن آنها مشخص کردن کسی است که بهترین شناخت را از موضوع دارد. سؤالات مروری این کتاب کمک میکنند تا دانشجو گزینههای مشابه را از هم بهتر تفکیک کند و عاملی است تا یک موضوع به طور دقیقتر مرور شود. (گزینههای انحرافی در سؤالات آزمون بورد اصلی کمک میکنند تا مشخص شود کدام دانشجویان شناخت بهتری از موضوع دارند.) تلاش کنید تا بدون نگاه کردن به پاسخها، به پرسشها پاسخ دهید.
گزینههایی که به طور واضح نادرست هستند را حذف کنید. این کار شانس انتخاب گزینهی درست را افزایش میدهد و تمرکز ما را روی گزینههای باقیمانده بیشتر میکند.
تنها در صورتی به عقب برگشته و پاسختان را تغییر دهید که کاملا مطمئن باشید انتخاب قبلیتان اشتباه است، یا در صورتی که سؤال دیگری در همان آزمون شما را متوجه پاسخ درست کند.
سؤالات را با دقت بخوانید و به واژگان منفی مثل «به جز» و «نادرست» دقت کنید. در صورتی که هنگام خواندن سؤالی به این واژگان توجه نشود، پاسخ درست به سؤال تقریبا غیرممکن است.
اگر در یک سؤال گیر کردید، با گزینهها مانند یک سری گزارهی صحیح/غلط برخورد کنید. برای اغلب افراد سؤالات صحیح/غلط راحتتر از چندگزینهای است. حتی اگر بتوانید چند گزینه را حذف کنید، شانس بیشتری برای انتخاب گزینهی درست از میان گزینههای باقیمانده دارید.
هیچ گاه سؤالی را بیپاسخ نگذارید مگر آن که در آن آزمون پاسخ اشتباه نمره منفی داشته باشد.
شماری از افراد با پاسخ به سؤالاتی که بلد هستند در دور اول و بعد از آن مراجعه به سوالات سختتر، عملکرد بهتری دارند. این کار به ایجاد اعتماد به نفس در حین آزمون کمک میکند. همچنین کمک میکند تا از صرف وقت زیاد روی چند سؤال و تمام شدن وقت برای سؤالات آسانتر انتهایی، بپرهیزیم. به علاوه، شما ممکن است در سؤالات بعدی آزمون، اطلاعات دیگری دربارهی گزینهی صحیح بیابید.
در حین آزمون سرعت خود را تنظیم کنید. ارزیابی کنید که در زمان پیش رو هر سؤال چقدر زمان میبرد. نه عجله کنید و نه روی یک سؤال بیش از حد وقت بگذارید. گاهی بهتر است از سؤالات مشکل رد شده و بعدا دوباره به آنها برگردید، زیرا گاهی دید تازه مفید است.
وسایل مناسب مانند عینک مطالعه را با خود به جلسهی آزمون ببرید. اگر با سروصدا حواستان پرت میشود، با خود گوشگیر ببرید. ممکن است در مجاورت شما در جلسهی آزمون، صندلی کسی صدا بدهد یا کسی سرما خورده باشد و عطسه کند. اغلب آزمونها دستورالعملی در اختیار شما قرار میدهند که چه چیزهایی را میتوانید یا نمیتوانید به آزمون ببرید. این دستورالعملها را قبل از آزمون بخوانید.
هنگامی که آزمون را تمام کردید، اطمینان حاصل کنید که تمام سؤالات به درستی پاسخ داده شده باشند. قبل از اینکه پاسخهایتان را به صورت الکترونیکی ثبت کنید، آنها را مرور کنید.
قبل از رفتن به آزمون، چک لیست موجود در بخش بورد ملی سایت ADA را مطالعه کنید. در حال حاضر، بخش II آزمون در صفحهی بعد آمده است.
نکات مفید برای دوران پس از آزمون
فکر کردن دربارهی اینکه بعد از آزمون چه کاری قرار است انجام دهید، ایده خوبی است.
اغلب افراد پس از دادن آزمونهای بورد به دلیل چندین ساعت امتحان، تمرکز ذهنی و اضطراب، خسته هستند. با توجه به اینکه ممکن است خسته باشید، لذا از برنامهریزی برای انجام کارهایی که نباید هنگام خستگی انجام داد مثل رانندگی، کار با ماشینآلات یا مطالعه برای امتحانات پایانی بپرهیزید. به جای آن، یکی دو روز را برای تجدید قوا قبل از انجام هر کاری که از نظر ذهنی یا فیزیکی سنگین باشد، اختصاص دهید.
پس از آزمون، یک نشست با دوستان خود برگزار کنید. صحبت دربارهی امتحان پس از آن، میتواند به کاهش استرس کمک کند. اما به یاد داشته باشید که حس یک فرد پس از امتحان ممکن است با نمرهی او متناسب نباشد (مثلا دانشجویانی که حس میکنند عملکرد ضعیفی داشتهاند ممکن است آزمون را خوب داده باشند، یا دانشجویانی که حس میکنند عملکرد خوبی داشتهاند ممکن است آزمون را خوب نداده باشند.)
برای خودتان یک کار دلچسب انجام دهید. شما یک آزمون بزرگ را گذراندهاید و باید این کار را جشن بگیرید.
امیدواریم که امتحانهایتان را خیلی خوب بگذرانید و از شما میخواهیم که به این کتاب به عنوان یک ابزار آموزش خوب اعتماد کنید.
توضیح تعداد زمان
آموزش اختیاری — ۱۵ دقیقه
تستهای چند گزینهای به تفکیک دروس حدود ۲۰۰ ۵/۳ ساعت
استراحت اختیاری — حداکثر یک ساعت
تستهای چند گزینهای به تفکیک دروس حدود ۲۰۰ ۵/۳ ساعت
توضیح تعداد زمان
آموزش اختیاری — ۱۵ دقیقه
سؤالات چند گزینهای به صورت کیس بیمار ۱۰۰ ۵/۳ ساعت
نظر سنجی اختیاری پس از آزمون — ۱۵ دقیقه
ارتودنسی
این خلاصه، نکات مهم در تشخیص و درمان ارتودنسی را مرور میکند. شمای کلی مطالب مشابه کتب مرجعی همچون ارتودنسی نوین پروفیت ویرایش ۵ و کتاب مرجع ارتودنسی بیشارا ویرایش ۳ است. این خلاصه تمام ریزهکاریهای ارتودنسی را بررسی نمیکند، اما میتواند به عنوان یک راهنما برای مشخص کردن قسمتهایی که نیاز به مطالعهی بیشتر دارند استفاده شود. همچنین پرسشهای تستی موجود در ادامهی این مرور میتواند برای دانشجویان مفید باشد. دانشجویان میتوانند برای یافتن اطلاعات و جزئیات بیشتر در موضوعات مختلف به دیگر منابع از جمله کتابهای مرجعی که بالاتر ذکر شد مراجعه کنند.
رئوس مطالب
همهگیرشناسی (اپیدمیولوژی) مالاکلوژن
رشد و تکامل
تکامل اکلوژن
تشخیص در ارتودنسی
طرح درمان
بیولوژی حرکت دندان
اصول مکانیکی در حرکت دندان
مواد ارتودنسی
دستگاههای ارتودنسی
(orthodontic appliances)
درمان زودهنگام
اصلاح رشد
درمان جامع
حفظ نتایج (retention)
درمان بزرگسالان (بالغین) و درمان میانرشتهای
درمان ترکیبی جراحی و ارتودنسی
- همهگیرشناسی (اپیدمیولوژی) مالاکلوژن
مالاکلوژن یک بیماری نیست بلکه تفاوت با حالت مطلوب و ایدهآل است. تخمین شیوع مالاکلوژن در جمعیت دشوار است. در عوض مطالعات روی شیوع شاخصههای مالاکلوژن، مانند وجود کراودینگ انسیزورها، اورجت (معمولا همراه با مالاکلوژن کلاس ۲ انگل)، اورجت معکوس یا همان کراسبایت قدامی (معمولا همراه با مالاکلوژن کلاس ۳ انگل)، دیاستم میدلاین، دیپبایت یا اپنبایت، و کراسبایت خلفی، تمرکز کردهاند. در سنین مختلف و نژادهای مختلف، شاخصههای مالاکلوژن متفاوتی شایعتر هستند. توجه به شاخصههایی که احتمالا در طول زمان به طور طبیعی تغییر میکنند یا بهبودی مییابند، و تمایز آنها از شاخصههایی که نیاز به مداخله یا درمان در طول رشد دارند، مهم است.
شیوع
الف. کراودینگ
کراودینگ انسیزورها در کودکان زمانی که دندانهای دائمی رویش پیدا میکنند، افزایش مییابد. دلیل این اتفاق نیاز به فضای بیشتر انسیزورهای دائمی نسبت به شیریها است.
کراودینگ انسیزورهای پایین در بزرگسالی هم همچنان بدتر میشود.
نزدیک به ۱۵٪ نوجوانان و بزرگسالان کراودینگ شدید انسیزورها را دارند، که نشاندهندهی لزوم کشیدن دندانها برای ایجاد فضای کافی جهت مرتبط کردن انسیزورها است.
ب. طبقهبندی انگل (در بخش ۴. تشخیص در ارتودنسی میتوانید تعریف آن را ببینید)
اورجت بیش از ۵ میلیمتر که نشاندهندهی مالاکلوژن کلاس II است. در ۲۳٪ کودکان، ۱۵٪ نوجوانان، و ۱۳٪ بزرگسالان اتفاق میافتد.
اورجت معکوس، که نشاندهندهی مالاکلوژن کلاس III است، نسبت به مالاکلوژن کلاس II در جمیت آمریکا بسیار کمتر دیده میشود.
رابطهی کلاس II در تبار اروپای شمالی رایجتر است.
رابطهی کلاس III در جمعیت آسیایی شیوع بیشتری دارد. (۲ تا ۵ درصد)
تخمینی از جمعیت آمریکا که در هر کدام از ۴ طبقهی انگل قرار میگیرند:
الف. اکلوژن نرمال کلاس I: ۳۰٪
ب. مالاکلوژن کلاس I: ۵۰٪ تا ۵۵٪
پ. مالاکلوژن کلاس II: ۱۵٪
ت. مالاکلوژن کلاس III: تقریبا ۱٪ - رشد و تکامل
نظریههای کنترل رشد
هیچ نظریهای به تنهایی کل کنترل رشد کرانیوفاشیال را توضیح نمیدهد.
الف. کنترل مستقیم ژنتیکی — استخوان، همانند تمام بافتهای دیگر، مستقیما تحت کنترل ژنتیکی است.
ب. کنترل رشد اپیژنتیک — غضروف عامل اصلی و اولیهی تعیینکنندهی رشد استخوانی است و به طور غیرمستقیم رشد استخوان را کنترل میکند. غضروف رشد میکند و سپس با استخوان جایگزین میشود.
پ. کنترل رشد محیطی: نظریهی فانکشنال ماتریکس — رشد استخوان تحت تأثیر بافتهای نرم اطراف است. این تأثیر از طریق تغییرات محیطی در نیروهای اعمال شده بر استخوانها است، که رشد استخوان را تحریک میکنند.
تشکیل استخوان درونغضروفی و داخل غشایی
الف. تشکیل استخوان درونغضروفی (endochondral) — ابتدا غضروف تشکیل میشود، سپس به استخوان تبدیل میشود. استخوانی که از این طریق تشکیل میشود احتمالا به تأثیر محیط در هنگام رشد کمتر حساس است و بیشتر تحت کنترل مستقیم ژنتیک است. استخوانهای قاعدهی جمجمه درونغضروفی هستند.
ب. تشکیل استخوان درونغشایی (intramembranous) — به صورت ترشح مستقیم ماتریکس استخوانی در بافت همبند، بدون وساطت غضروف، شکل میگیرد. رشد استخوان درونغشایی تأثیر بیشتری از نیروهای محیطی اطرافش میپذیرد. کاسهی سر، ماگزیلا و مندیبل مثالهایی از استخوانهای درونغشایی هستند.
مکانهای رشد در کمپلکس کرانیوفاشیال
الف. کاسهی سر
استخوانهای درونغشایی که بدون غضروف قبلی ساخته میشوند.
در هنگام تولد، استخوانها توسط بافت همبند شل در فونتانلها از هم جدا شدهاند و فاصلهی زیادی دارند. رسوب استخوان در طول لبههای فونتانل این فضاهای باز را از بین میبرد، اما استخوانها به وسیلهی درزهای جمجمه از هم جدا باقی میمانند.
هنگامی که مغز رشد میکند، استخوانهای جمجمه تحت فشار از هم فاصله میگیرند، و استخوان جدید در درزها رسوب میکند.
تغییر و ریمودلینگ استخوان (Remodeling) هم به صورت افزوده شدن استخوان به سطوح خارجی و حذف استخوان از سطوح داخلی اتفاق میافتد (تشکیل پریوستئال و تحلیل اندوستئال)
ب. قاعدهی جمجمه
استخوانهای اتموئید، اسفنوئید و اکسیپیتال واقع در قاعدهی جمجمه (تصویر ۱)، ابتدا به صورت غضروف شکل میگیرند و سپس با استخوانسازی داخلی غضروفی به استخوان تبدیل میشوند.
هنگامی که استخوانسازی میشود، سه نوار از غضروف باقی میماند. به این مراکز رشدی مهم سینکندروز میگویند: سینکندروز اسفنواتموئید، سینکندروز اینتراسفنوئید، و سینکندروز اسفنواکسیپیتال.
هر سینکندروز مانند یک صفحهی اپیفیزیال دو طرفه عمل میکند. غضروف در میان آن رشد میکند و دو نوار از غضروف در حال بلوغ در دو جهت گسترش مییابند و در نهایت با استخوان جایگزین میشوند.
این سینکندروزها در نهایت غیرفعال میشوند: سینکندروز اینتراسفنوئیدی حدود ۳ سالگی، اسفنواتموئید حدود ۷ سالگی، و اسفنواکسیپیتال به طور قابل توجهی دیرتر.
با توجه به این که این استخوانها درونغضروفی هستند، استخوانهای تشکیلدهندهی قاعدهی جمجمه حداقل تأثیر مستقیم را از رشد مغز میگیرند.
پ. ماگزیلا
رشد ماگزیلا به صورت درونغشایی است. رشد در درزهای خلفی و فوقانی ماگزیلا در محل اتصال با جمجمه (کرانیوم) و قاعدهی جمجمه، و همچنین به وسیلهی ریمودلینگ سطحی انجام میشود.
ماگزیلا نسبت به قاعدهی جمجمه به سمت پایین و جلو جابجا میشود (تصویر ۲) و همچنین دستخوش ریمودلینگ سطحی قابل توجهی میشود (تصویر ۳).
ریمودلینگ سطحی شامل تحلیل استخوان در قدام، و رسوب و تشکیل استخوان در پایین میشود.
بخش عمدهی جابجایی قدامی ماگزیلا به وسیلهی تحلیل قدامی خنثی میشود، و جابجایی به پایین ماگزیلا به وسیلهی تشکیل تحتانی استخوان تقویت میشود.
همانند تمام استخوانها، رشد بینابینی (interstitial) در تودهی معدنیشدهی ماگزیلا ناممکن است؛ و افزوده شدن استخوان تنها در سطوح ممکن است. افزایش فضا برای رویش دندانهای خلفی، توسط تشکیل استخوان در خلف و در ناحیهی توبروزیته، هنگامی که ماگزیلا به سمت جلو و پایین جابجا میشود، اتفاق میافتد.
ت. مندیبل
رشد مندیبل به دو صورت درونغضروفی و درونغشایی است.
غضروف، سطح کندیل مندیبل را در ناحیه TMJ پوشانده است. اگرچه، این غضروف به صورت مستقل (مانند صفحهی اپیفیزی یا سینکندروز) رشد نمیکند.
هنگامی که مندیبل در جهت جلو و پایین از قاعدهی جمجمه فاصله میگیرد، در کندیل، غضروف به استخوان تبدیل میشود. همچنین تشکیل و تحلیل سطحی استخوان در سایر نواحی مندیبل اتفاق میافتد.
بیشتر رشد مندیبل به وسیلهی تشکیل استخوان جدید در کندیل و تحلیل استخوان در قدام راموس همراه با تشکیل استخوان در خلف راموس انجام میشود. مقدار کمی ریمودلینگ (Remodeling) در قدام و پایین اتفاق میافتد.
تکامل جنینی.
الف. مندیبل در همان ناحیهای که غضروف اولین قوس حلقی یعنی غضروف مکل (Meckel) واقع شده، تکامل مییابد. اگرچه، تکامل مندیبل درست در کنار (لترال) غضروف مکل است و کاملا داخل غشایی است.
ب. غضروف مکل تجزیه میشود، و بقایای آن به بخشی از دو استخوان کوچک گوش میانی (incus و malleus) تبدیل میشود. همچنین پریکندریوم آن به صورت لیگامان اسفنومندیبولار باقی میماند.
پ. غضروف کندیلی به طور مستقل تکامل مییابد و در ابتدا، با یک فاصله، از بادی مندیبل که داخل غشایی است، جداست. اما بعد از مدتی با راموس مندیبل در حال تکامل، آمیخته میشود.
همانند ماگزیلا، رشد بینابینی در تودهی معدنیشدهی مندیبل ناممکن است. با تحلیل وسیع بخش قدامی راموس، فضا برای رویش دندانهای خلفی فراهم میشود. در یک کودک با دندانهای بههمریخته و نامرتب، انتظار رشد بینابینی (داخلی) مندیبل که به ایجاد فضا در بادی مندیبل و کاهش بینظمی دندانها منجر شود نامعقول است.
تشکیل و رسوب سطحی وسیع استخوان در سطح پشتی راموس اتفاق میافتد.
چرخش رشدی مندیبل
الف. هنگامی که رشد در کندیل، حرکت رو به جلو و پایین مندیبل نسبت به قاعدهی جمجمه را تسهیل میکند، یک فاصله بین ماگزیلا و مندیبل ایجاد میشود که در آن دندانهای ماگزیلا و مندیبل رویش پیدا میکنند.
ب. چرخش بستهشدن معمولی — در اکثر کودکان رشد کندیلی بیشتر از رویش مولری است، و [به همین دلیل] مندیبل در طول زمان کمی میچرخد و بسته میشود. این چرخش به سمت بسته شدن، همراه با رشد رو به پایین و جلوی خود مندیبل، به برجستهتر شدن ظاهر چانه با افزایش سن کودکان، کمک میکند. این اتفاق همچنین نشان میدهد که ارتفاع خلفی صورت نسبت به ارتفاع قدامی صورت در اکثر افراد بیشتر افزایش مییابد.
پ. چرخش بسته شدن شدید — در شماری از کودکان، رشد کندیلی بسیار بیشتر از رویش مولری است، و مندیبل به طور قابل توجهی بیشتر بسته میشود، که منجر به صورت کوتاهتر و استعداد به اوربایت قدامی عمیقتر میشود.
ت. چرخش باز شدن — در موارد نادری، رشد کندیلی کمتر از رویش مولری است و مندیبل در طی رشد میچرخد و باز میشود. در این کودکان، بخش تحتانی صورت بلند میشود و استعداد به ایجاد اپنبایت قدامی هم دارند.
زمانبندی رشد
الف. شیب رشدی سفالوکودال (سراپایی)
به طور کلی، ساختارهایی که از مغز دورتر هستند، بیشتر و دیرتر رشد میکنند.
در ماه سوم تکامل جنینی، سر تقریبا ۵۰٪ کل طول بدن است. هنگام تولد، تنه و اندامها رشد کردهاند و سر ۳۰٪ از کل بدن است. دریک فرد بزرگسال، سر حدود ۱۲٪ از کل قد است.
مندیبل نسبت به ماگزیلا از مغز دورتر است، و بیشتر و دیرتر رشد میکند.
ب. منحنیهای رشدی اسکامون
بافتهای عصبی، شامل مغز، بعد از تولد به رشد سریع خود ادامه میدهند و در حدود سن ۶ یا ۷ سالگی به نزدیک ۱۰۰٪ اندازهی بزرگسالی میرسند.
بافتهای لنفاوی، از جمله لوزهها (tonsils و adenoids) هم رشد سریعی دارند و حدود ۱۰ سالگی به دو برابر اندازهی بزرگسالی میرسند و سپس در حین جهش رشدی بلوغ منقبض شده و به اندازهی بزرگسالی میرسند.
بافتهای جنسی یا تناسلی تا زمان بلوغ خیلی رشد نمیکنند و سپس با جهش رشدی بلوغ، به سرعت افزایش یافته و به اندازهی بزرگسالی میرسند.
بافتهای عمومی بدن، از جمله عضله و استخوان، پس از تولد به سرعت رشد میکنند، سپس در طول دوران کودکی رشدشان آهسته شده، و سپس همزمان با تکثیر بافتهای تناسلی، دوباره شتاب میگیرند.
رشد ماگزیلا و مندیبل (تصویر ۴)
الف. ماگزیلا که نسبت به مندیبل به مغز نزدیکتر است، زودتر رشد میکند و الگوی رشدی نزدیکتری به بافتهای عصبی دارد.
ب. مندیبل دیرتر رشد میکند و ویژگیهای بیشتری از یک جهش رشدی را موازی جهش رشدی بلوغ در قد نشان میدهد.
پ. منحنی سرعت رشد (تصویر ۵)
منحنی سرعت نشان میدهد که رشد قد بعد از تولد بسیار سریع است اما به سرعت کند میشود و به سطح پایینتر و ثابتتر در کودکی میرسد.
حدود بلوغ، رشد دوباره شتاب میگیرد و به اوج رشد بلوغ میرسد و سپس آهسته شده و در بزرگسالی (maturity) تقریبا متوقف میشود.
پیشبینی زمان این جهش رشدی، برای درمانهای ارتودنسی با هدف حداکثر استفاده از تغییرات رشدی مهم است.
ت. تفاوتهای جنسی
دختران به طور میانگین حدود ۲ سال زودتر از پسران به اوج رشد خود میرسند. اوج رشد میانگین برای دختران حدود ۱۲ سال و برای پسران حدود ۱۴ سال است.
تفاوتهای فردی قابل توجهی در زمانبندی رشد نسبت به سن شناسنامهای وجود دارد؛ پسران با بلوغ زودهنگام ممکن است قبل از دختران با بلوغ دیرهنگام به اوج رشد برسند.
به طور کلی، وقتی اوج رشد زودتر اتفاق بیفتد، طول مدت جهش رشدی هم کوتاهتر خواهد بود و رشد کلی کمتری هم اتفاق خواهد افتاد.
به طور کلی دختران زودتر رشد خود را آغاز میکنند، زمان کوتاهتری رشد میکنند و نسبت به پسران کمتر رشد میکنند.
ث. عوامل پیشبینیکننده
سن شناسنامهای یک عامل پیشبینیکنندهی عالی از زمان و نوع جهش رشدی نیست (همبستگی حدود ۰٫۸).
پیشبینی رشد بر اساس سن دندانی حتی اعتبار کمتری دارد (همبستگی حدود ۰٫۷). به عبارت دیگر، کودکانی که دندانهایشان زود رویش پیدا میکند لزوما خودشان هم زود رشد نمیکنند.
وضعیت رشد فیزیکی همبستگی خوبی با سن اسکلتی دارد. سن اسکلتی به وسیلهی سطح نسبی بلوغ سیستم اسکلتی تعیین میشود.
الف. رادیوگرافی دست و مچ، که استخوانی شدن استخوانهای دست و مچ دست را نشان میدهد، برای ارزیابی تکامل اسکلتال استاندارد است.
ب. گزینهی دیگر ارزیابی و بررسی تکامل استخوانهای مهرهای است که در رادیوگرافی سفالومتری مشخص هستند (بلوغ مهرههای گردنی).
پ. همچنین میتوان افزایش قد در طول زمان را رسم کرد.
ت. میتوان از سوپرایمپوز (انطباق روی هم) رادیوگرافیهای سفالومتری متوالی (معمولا با استفاده از ساختارهای پایدار قاعدهی جمجمه) برای تعیین زمان جهش رشدی یا پایان رشد در یک فرد استفاده کرد.
از آنجایی که هورمونهای جنسی تأثیر مستقیمی بر رشد درونغضروفی دارند، تکامل جنسی و رشد قد با هم همبستگی خوبی دارند.
ج. جهتهای رشد
به طور کلی رشد عرضی فکین قبل از شروع جهش رشدی نوجوانی کامل میشود.
رشد طولی فکین در طول جهش رشدی ادامه پیدا میکند.
رشد عمودی بیشتر ادامه پیدا میکند.
شکاف کام و لب و دیگر ناهنجاریهای تکاملی
الف. شیوع
شایعترین مشکل سر و صورت (کرانیوفاشیال) و دومین ناهنجاری مادرزادی پس از پاچنبری، شکاف لب یا شکاف کام یا شکاف هر دو است، که در هر ۷۰۰ تولد ۱ مورد اتفاق میافتد.
ب. جنین شناسی
تقریبا همهی بافتهای صورت و گردن از اکتودرم منشاء میگیرند.
چند مرحلهی اصلی در تکامل سر و صورت وجود دارد که میتوان شماری از ناهنجاریها در شکل صورت و روابط فک را به مشکلاتی که در مراحل خاصی اتفاق افتاده نسبت داد (جدول ۱).
شکاف لب زمانی اتفاق میافتد که اتصال بین زائدهی فرونتونازال (مدیال نازال) و زائدهی ماگزیلا دچار مشکل شود. این اتصال شامل لب و ریج آلوئول میشود (کام اولیه).
بسته شدن کام ثانویه حدود ۲ هفته دیرتر اتفاق میافتد. در این زمان طاقهای کامی (Palatal shelves) بلند شده و به هم میپیوندند. این فرآیند از قدام به خلف پیش میرود.
۳. تکامل اکلوژن
الف. مراحل تکامل طبیعی دندانی
دورهی Gum Pad (برجستگی لثه)
الف. از تولد تا حدود ۶-۷ ماهگی، با رویش اولین انسیزور پایان مییابد.
ب. محل دندانها در آینده با برجستگیها و شیارهای روی آلوئولار ریج مشخص است.
دورهی دندانهای شیری
الف. شروع این مرحله با رویش دندانهای شیری است و تا حدود ۶ سالگی که اولین دندان دائمی رویش مییابد، ادامه پیدا میکند.
ب. دندانهای شیری قدامی ماگزیلا اندازهای حدود ۷۵٪ اندازهی دندانهای دائمی جایگزینشان دارند.
پ. دندانهای شیری قدامی مندیبل به طور متوسط ۶ میلیمتر عرض مزیودیستالی باریکتری از دندانهای دائمی جایگزین دارند.
ت. اوربایت، یعنی همپوشانی عمودی دندانهای مندیبل توسط دندانهای ماگزیلا، با رویش دندانها ایجاد میشود. اوربایت را میتوان به میلیمتر اندازه گرفت، اما ترجیح به این است که به درصد بیان شود. اوربایت طبیعی از ۱۰ تا ۴۰ درصد متغیر است.
ث. نبود اوربایت را اپنبایت میگویند. اپنبایت یا کاهش میزان اوربایت در کودکان در دورهی دندانی شیری به دلیل عادت مکیدن شست یا انگشت، عجیب و غیر معمول نیست.
ج. اورجت، فاصلهی افقی بین دندانهای ماگزیلا و مندیبل است. محدودهی طبیعی اورجت بین ۰ تا ۴ میلیمتر است. عادت مکیدن انگشت باعث افزایش اورجت هم میشود.
چ. فاصلهی بین دندانها
(۱) کودکان در دورهی دندان شیری اغلب بین دندانهایشان فاصله دارند. این فاصله در سرتاسر دهان دیده میشود. این فضای اضافه کمک میکند تا دندانهای دائمی با اندازهی بزرگتر هنگام رویش جا بشوند. اگر کودکی بین دندانهای شیری فاصله نداشته باشد یا کراودینگ داشته باشد، دندانهای دائمیش کراودینگ خواهند داشت.
(۲) فاصله در دو محل که به آنها Primate Space میگویند قابل توجه است — بین لترال و کانین ماگزیلا و بین کانین و مولر اول شیری مندیبل.
ح. کراودینگ در دندانهای شیری ناشایع است.
خ. روابط مولری
(۱) Flush terminal Plane (صفحهی انتهایی هم ردیف است) — دیستال مولرهای دوم شیری ماگزیلا و مندیبل در صفحهی ساژیتال هم ردیف هستند.
(۲) Mesial step — انتهای مولرهای مندیبل (صفحهی انتهای مندیبل) نسبت به انتهای مولرهای ماگزیلا مزیال است.
(۳) Distal step — انتهای مولرهای مندیبل نسبت به انتهای مولرهای ماگزیلا دیستال است.
(۴) تا سن ۵ سالگی، حدود ۹۰٪ کودکان رابطهی انتهایی (terminal plane) هم ردیف (flush) یا ۱ میلیمتر یا بیشتر مزیالی دارند.
(۵) اولین مولرهای دائمی در حین رویش در طول صفحهی انتهایی (terminal plane) هدایت میشوند. رابطهی صفحه انتهایی [که در چند سطر گذشته ذکر شد] طبقهبندی مولری در دورهی دندان مختلط را تعیین میکند.
دورهی دندانی مختلط
الف. حدود ۶ سالگی با رویش اولین دندان دائمی شروع میشود.
ب. با رویش هر کدام از دندانهای دائمی، انتظار میرود دندان جفت و متناظرش از سمت مقابل تا ۶ ماه رویش یابد.
پ. «دورهی جوجه اردک زشت» — هنگامی که دندانهای سانترال ماگزیلا رویش پیدا میکنند، لبیالی حرکت میکنند و یک دیاستم موقت اغلب بینشان دیده میشود. به این وضعیت «دورهی جوجه اردک زشت» از مرحله دندانهای مختلط میگویند. این مرحله، یک مرحلهی طبیعی از تکامل است اما همیشه اتفاق نمیافتد. هنگامی که کانین دائمی رویش یابد، حرکت مزیالیش، در صورتی که دیاستمی وجود داشته باشد و در صورتی که ۲ میلیمتر یا کمتر باشد، دیاستم را خواهد بست.
ت. انسیزورهای مندیبل نسبت به انسیزورهای شیری، لینگوالی رویش مییابند و به سمت فاشیال حرکت میکنند.
ث. ممکن است یک اپنبایت گذرا در نتیجهی رویش نیمهکارهی دندانهای قدامی دیده شود. در شرایط معمول، اپنبایت با رویش بیشتر دندان برطرف میشود.
ج. رابطهی مولری در پلن ساژیتال و بر اساس طبقهبندی انگل بیان میشود. سیستم طبقهبندی انگل در سال ۱۹۰۷ میلادی توسط انگل معرفی شد. این طبقهبندی بر اساس رابطهی قدامی-خلفی مولر اول مندیبل با مولر اول دائمی ماگزیلا است.
(۱) کلاس I مولری یا اکلوژن نرمال (normo-occlusion)
(۲) کلاس II مولری یا اکلوژن دیستالی (disto-occlusion)
(۳) کلاس III مولری یا اکلوژن مزیالی (mesio-occlusion)
چ. پیشبینی رابطهی مولری — طبق کتاب مرجع بیشارا، در دورهی انتقال از دورهی دندانی شیری به مختلط، رابطهی flush terminal در ۵۶٪ موارد به کلاس I و در ۴۴٪ موارد به کلاس II تبدیل میشود. رابطه مزیالی (mesial step) بسته به شدت اولیهی آن میتواند به کلاس I، یا خیلی کمتر به کلاس III، تبدیل شود.
ح. ویژگیهای طبیعی دوره دندانی مختلط — رابطهی مولری و کانینی کلاس I است؛ فضای leeway وجود دارد؛ انسیزورهای مرتب تا کراودینگ متوسط انسیزورها؛ تماسهای بیندندانی محکم است.
خ. فضای Leeway
(۱) تفاوت در اندازهی مزیودیستالی کانین و مولر اول و دوم شیری، با دندانهای دائمی جایگزینشان. فضای Leeway در قوس مندیبل بزرگتر است. این فضا در قوس مندیبل به طور متوسط در هر طرف ۵/۲ میلیمتر و در قوس ماگزیلا در هر طرف حدود ۵/۱ میلیمتر است.
(۲) فضای Leeway میتواند بر نوع رابطهی مولری نهایی در دندانهای دائمی تأثیر بگذارد، یا میتواند در رفع کراودینگ کمک کند، یا ترکیبی از این دو.
دورهی دندانی دائمی
الف. با از دست رفتن آخرین دندان شیری شروع میشود.
ب. دندانهای ماگزیلا باید روی دندانهای مندیبل به صورت عمودی و باکولینگوالی همپوشانی داشته باشند.
پ. قوسهای دندانی در پلن ساژیتال (کرو اسپی Spee) و پلن فرونتال (کرو ویلسون Wilson) انحنا دارند.
ت. اوربایت عموما ۱۰ تا ۲۰ درصد است اما میتواند تا ۵۰ درصد متغیر باشد.
ث. اورجت باید ۱ تا ۳ میلیمتر باشد.
ج. رابطهی بین دو فک (که به آن باکال اکلوژن هم میگویند) باید کلاس I مولری، پرمولری، و کانینی باشد.
چ. روابط دندانهای دائمی نسبتا پایدارند، به جز یک استثنای قابل توجه: در طول دهههای دوم تا چهارم زندگی، استعداد به ایجاد یا بدتر شدن کراودینگ قدامی در طول زمان وجود دارد.
ب. تغییرات ابعادی در قوسهای دندانی
عرض (Width)
الف. از ۳ تا ۱۳ سالگی، عرض بین کانینی ماگزیلا تقریبا ۶ میلیمتر افزایش پیدا میکند. تا ۴۵ سالگی ۷/۱ میلیمتر دیگر افزایش روی خواهد داد.
ب. عرض بین مولری ماگزیلا در دندانهای شیری از ۳ تا ۵ سالگی ۲ میلیمتر افزایش پیدا میکند. عرض بین مولری دائمیها از ۸ تا ۱۳ سالگی ۲/۲ میلیمتر افزایش پیدا میکند و تا ۴۵ سالگی حدود ۱ میلیمتر کاهش پیدا میکند.
پ. بخشی از افزایش عرض قوس ماگزیلا به دلیل واگرا بودن استخوان آلوئول است، با وقوع رشد و رویش عرض افزایش پیدا میکند.
ت. عرض بین کانینی مندیبل از ۳ تا ۱۳ سالگی ۷/۳ میلیمتر افزایش پیدا میکند. از ۱۳ تا ۴۵ سالگی عرض بین کانینی ۲/۱ میلیمتر کاهش پیدا میکند.
ث. عرض بین مولری شیریهای مندیبل از ۳ تا ۵ سالگی ۵/۱ میلیمتر افزایش مییابد. عرض مولرهای دائمی از ۸ تا ۱۳ سالگی ۱ میلیمتر افزایش مییابد و تا ۴۵ سالگی ۱ میلیمتر کم میشود.
طول (Length)
الف. طول (length) قوس به صورت فاصلهی نقطهی بین سانترالها روی خط وسط (میدلاین) تا خط مماس بر سطح دیستال مولرهای دوم شیری یا سطح مزیال مولرهای اول دائمی روی میدلاین، اندازهگیری میشود.
ب. در ماگزیلا، با افزایش سن، کمی کاهش در طول قوس به دلیل آپرایتتر شدن انسیزورها دیده میشود.
پ. در قوس مندیبل، کاهش مشابهی در طول قوس در دورهی دندانی مختلط و دائمی دیده میشود. این کاهش در نتیجه آپرایت شدن انسیزورها و از دست رفتن فضای Leeway است.
محیط (پیرامون)
الف. یک اندازهگیری برای میزان فضای در دسترس برای دندانها است.
ب. از دیستال مولر دوم شیری (مزیال مولر اول دائمی) در یک سمت شروع شده، قوس را دور میزند و به نقطهی مشابه در سمت دیگر ختم میشود.
پ. محیط قوس مندیبل به دلایل زیر از دورهی دندانی مختلط به دائمی کاهش قابل توجهی مییابد: شیفت مزیالی مولرهای دائمی به داخل فضای Leeway، تمایل حرکت (دریفت) مزیالی دندانهای خلفی به طور کلی، میزان اندکی سایش بین دندانی، قرارگیری لینگوالی انسیزورها به سبب رشد افتراقی ماگزیلا (کمتر) نسبت به مندیبل (بیشتر).
ت. محیط قوس ماگزیلا خیلی کم افزایش مییابد.
پ. توالی رویشی
رویش در افراد مؤنث به طور متوسط ۵ ماه در مقایسه با افراد مذکر زودتر است.
دندانهای شیری
الف. دندانهای شیری بین ۳ تا ۴ ماهگی جنینی شروع به کلسیفیکاسیون میکنند.
ب. دندانهای مندیبل معمولا قبل از دندانهای ماگزیلا فرآیند کلسیفیکاسیون را شروع میکنند.
پ. در هنگام تولد، هیچ دندانی در دهان نوزاد تازهمتولدشده نیست.
ت. رویش اولین دندان شیری حدود ۴ تا ۷ ماهگی شروع میشود، و رویش دندانهای جدید تا ۲ تا ۳ سالگی ادامه مییابد.
ث. توالی معمول رویش ABDCE است. انسیزور سانترال (A)، انسیزور لترال (B)، مولر اول شیری (D)، کانین (C)، مولر دوم شیری (E).
دندانهای دائمی
الف. کلسیفیکاسیون دندانهای دائمی اندکی پس از تولد شروع میشود.
ب. مولر اول دائمی نشانههای کلسیفیکاسیون را در ماه دوم پس از تولد نشان میدهد، و مولر سوم دائمی حدود ۸ تا ۹ سالگی شروع به کلسیفیکاسیون میکند.
پ. توالی رویش مندیبل: مولر اول، سانترال، لترال، کانین، پرهمولر اول، پرهمولر دوم، مولر دوم، و مولر سوم.
ت. توالی رویش ماگزیلا: مولر اول، سانترال، لترال، پرهمولر اول، پرهمولر دوم، کانین، مولر دوم، و مولر سوم. در قوس ماگزیلا، توالی رویش در بخشهای خلفی خیلی از اوقات نامتقارن است.
۴. تشخیص در ارتودنسی
نخستین گام در طرح درمان ارتودنسی گردآوری اطلاعات مورد نیاز برای تشخیص است. این اطلاعات از صحبت با بیمار یا والدین یا هر دو، معاینهی بالینی، و رکوردها و مدارک تشخیصی به دست میآیند.
الف. مصاحبه با بیمار
شکایت اصلی — چرا میخواهد درمان انجام دهد.
تاریخچهی پزشکی و دندانپزشکی
الف. اگرچه مشخص کردن دقیق علت مالاکلوژن معمولا غیرممکن است، در شماری از بیمارانی که سابقهی از دست دادن زودهنگام دندان، تروما، سابقهی خانوادگی نوع خاصی از مالاکلوژن، عادتها، یا یک ناهنجاری تکاملی دارند، ممکن است این کار ممکن باشد.
ب. مشکلات پزشکی که ممکن است درمان ارتودنسی را تحت تأثیر قرار دهد، شامل استعداد به بیماری پریودنتال، و داروهایی که ریمودلینگ استخوان را مهار میکند (بیسفسفوناتها) باید مورد توجه قرار گیرد.
تاریخچهی رشد
ارزیابی اجتماعی و رفتاری
الف. همکاری
ب. عادتها
ب. معاینات بالینی (داخل دهانی و خارج دهانی)
پاتولوژی — شامل پوسیدگیها و مشکلات پریودنتال، بهداشت دهان.
عملکرد (Function) — جویدن، باز شدن فک، TMJ، صحبت کردن، جابجاییهای عملکردی (functional shifts)، تداخلات.
شاخصههای دندانی و اکلوژن.
الف. داخل قوس
(۱) حضور یا فقدان (Missing) دندانها
(۲) شکل قوس، تقارن.
(۳) نظم و ترتیب (alignment) — کراودینگ، فاصلهدار بودن (spacing)، چرخشها (rotations).
(الف) آنالیز فضا در دورهی دندانی مختلط با استفاده از رادیوگرافیها یا جدولهای تناسب (Proportionality tables) یا هر دو انجام میگیرد.
(۴) آنالیز اندازهی دندانها — اختلافات و عدم تناسب اندازهی دندانها (بولتون، ۱۹۵۸)
ب. بینقوسی (در سه بعد) — اختلافات و عدم تناسب ممکن است منشاء دندانی یا استخوانی داشته باشد. برای مثال، فردی که رابطهی بین قوسی کلاس II دارد ممکن است رابطهی اسکلتی کلاس I داشته باشد (رابطه ماگزیلا و مندیبل با هم صحیح باشد)، یا رابطهی اسکلتی کلاس II داشته باشد به طوری که ماگزیلا جلوتر یا مندیبل عقبتر باشد یا هر دو وجود داشته باشد.
(۱) قدامی-خلفی
(الف) طبقهبندی انگل
(i) کلاس I با اکلوژن طبیعی — کاسپ مزیوباکال مولر اول ماگزیلا در شیار باکال مولر اول مندیبل قرار دارد و روابط داخل قوس دندانی در بین دندانها صحیح است.
(ii) مالاکلوژن کلاس I — کاسپ مزیوباکال مولر اول ماگزیلا در شیار باکال مولر اول مندیبل قرار دارد، اما روابط داخل قوس دندانی غیرطبیعی و نادرست است.
(iii) مالاکلوژن کلاس II — کاسپ مزیوباکال مولر اول ماگزیلا جلوتر از شیار باکال مولر اول مندیبل است.
Division 1 — انسیزورهای ماگزیلا بیرونزده هستند.
Division 2 — انسیزورهای ماگزیلا آپرایت هستند (لترالها بیرونزدهاند) و اوربایت عمیق است.
(iv) مالاکلوژن کلاس III — کاسپ مزیوباکال مولر اول ماگزیلا عقبتر از شیار باکال مولر اول مندیبل است.
(ب) اورجت
(i) اورجت افزایشیافته (معمولا با کلاس II) (تصویر ۶)
(ii) اورجت معکوس (کراسبایت قدامی — معمولا با کلاس III)
(۲) عمودی (اوربایت) — طبیعی (۳۰٪ اوربایت)، عمیق (۵۰٪< اوربایت) یا باز (اپنبایت)
(۳) عرضی (transverse، کراسبایت خلفی)
(الف) طبیعی — کاسپ لینگوال ماگزیلا در فوسای مندیبل
(ب) کراسبایت یا به عبارت دیگر کراسبایت لینگوال — کاسپ باکال ماگزیلا در فوسای مندیبل (تصویر ۷)
(پ) کراسبایت لینگوالی کامل — دندان ماگزیلا به کلی لینگوالیتر از دندان مندیبل است.
(ت) کراسبایت باکالی کامل: دندان ماگزیلا به کلی باکالیتر از دندان مندیبل است.
زیبایی صورت و نسبتهای صورتی
الف. معاینه از نمای روبرو (frontal)
(۱) تقارن راست و چپ و نسبتها [ی افقی] (قانون ۵)
(۲) نسبتهای عمودی (۳/۱های عمودی صورت)
(۳) حالت لب (lip competence): در شرایطی که دندانها بسته باشند و لب در حالت استراحت باشند [لبخند نزده باشد]، لبها باید تماس ملایمی با هم داشته باشند یا اندکی از هم جدا باشند. فاصلهی بیش از ۳ تا ۴ میلیمتر نشاندهندهی incompetence بودن لبها به دلیل ارتفاع تحتانی بلند صورت، انسیزورهای بیرونزده، اورجت زیاد، یا لبهای کوتاه است.
(۴) نمایش انسیزورها در حالت استراحت (لب تا دندان): میزانی از انسیزور بالا که پایینتر از لب بالا است؛ ۳ تا ۴ میلیمتر از نظر زیبایی مطلوب است.
(۵) نمایش لثهها در حالت لبخند: تا ۱ یا ۲ میلیمتر از نظر زیبایی مطلوب است، و بیش از آن زیادی است.
ب. ارزیابی نیمرخ (profile)
(۱) تحدب صورت (تصویر ۸)
(الف) محدب (محدب تر از متوسط، کلاس II)، مستقیم (متوسط، کلاس I)، یا مقعر (پروگناتیک، نقص میانی صورت، کلاس III)
(۲) برجستگی لب، معمولا نسبت به خط زیبایی ریکتز سنجیده میشود، خطی که از از نوک بینی تا چانه امتداد مییابد. به جهت زیبایی، لبها باید کمی پشت این خط باشند. موقعیت قدامی-خلفی انسیزور روی برجستگی لب تأثیر میگذارد.
(الف) Full (بیرونزده، شیب دار به جلو)، متوسط یا تخت (فرو رفته)
(۳) زاویهی نازولبیال — زاویه بین قاعدهی بینی و لب بالا؛ باید قائمه یا کمی منفرجه باشد.
(الف) حاده (معمولا همراه با لبهای Full و بیرونزده)، متوسط، یا منفرجه (معمولا همراه با لبهای تخت)
روابط اسکلتی (سفالومتری) — رادیوگرافیهای سفالومتری، فیلمهای دو بعدی استاندارد شدهای از جمجمه هستند. میتوان برای سنجش رشد یا تأثیرات درمان، فیلمهای بعدی را سوپرایمپوز کرد. فیلمهای تکی میتوانند نسبتهای دندانی-صورتی را ارزیابی کنند یا در مشخص کردن اساس و منشاء آناتومیک مالاکلوژن کمککننده باشد. این اطلاعات باید برای تأیید اطلاعات حاصل از ارزیابیهای بالینی به کار برده شوند. اندازهگیریها میتواند برای مقایسهی یک فرد با نرم و میانگین جامعه به کار برده شود، البته باید در نظر داشت که تفاوتهای طبیعی بسیاری در جمعیت وجود دارد.
الف. لندمارکهای سفالومتری (تصویر ۹ و تصویر ۱۰)
ب. پلنهای (خطوط) مرجع سفالومتری
(۱) S-N — قاعدهی قدامی جمجمه.
(۲) FH — فرانکفورت افقی (Po-Or).
(۳) OP — پلن اکلوزال
(۴) MP — پلن مندیبل (Go-Me یا Go-Gn)
پ. اندازههای سفالومتری
(۱) SNA: موقعیت قدامی-خلفی ماگزیلا — هر چه بزرگتر باشد ماگزیلا جلوتر است.
(۲) SNB: موقعیت قدامی-خلفی مندیبل — هر چه بزرگتر باشد مندیبل جلوتر است.
(۳) ANB: اختلاف قدامی-خلفی بین ماگزیلا و مندیبل — مقادیر مثبتتر نشاندهندهی رابطهی اسکلتی کلاس II هستند، مقادیر منفیتر نشاندهندهی رابطهی اسکلتال کلاس III هستند.
(۴) MP-SN: زاویهی پلن مندیبل — هر چه بزرگتر باشد مندیبل شیب تندتری دارد و نشاندهندهی الگوی رشد عمودی همراه با ارتفاع تحتانی بلند صورت و استعداد به اپنبایت قدامی است.
(۵) Y-axis: زاویه S-N تا S-Gn — هر چه بزرگتر باشد نشاندهندهی تکامل عمودی بیشتر همراه با ارتفاع تحتانی بلند صورت و استعداد به اپنبایت قدامی است.
(۶) /۱-SN (یک بالا): زاویهی انسیزور بالا — هر چه بزرگتر باشد بیرونزدهتر است.
(۷) ۱/-MP (یک پایین): زاویهی انسیزور پایین — هر چه بزرگتر باشد بیرونزدهتر است.
تفاوتهای فردی، نژادی و قومی
الف. تفاوتهای قابل توجهی از نظر ظاهر زیبا، و نسبتها و مقادیر سفالومتری در بین افراد وجود دارد.
ب. تفاوتهای قابل توجهی از نظر زیبایی و اندازههای سفالومتری در میان گروههای قومی و نژادی وجود دارد.
پ. اندازههای سفالومتری باید برای توضیح یا حمایت از تشخیصی که بر مبنای شاخصههای اکلوزال و زیبایی داده شده به کار گرفته شود، تا به افتراق علت اصلی و اساسی مالاکلوژن دیده شده کمک کند. اندازههای سفالومتری نباید به تنهایی مبنای تشخیص قرار گیرند.
سایر اطلاعات رادیوگرافیک
الف. رادیوگرافی پانورامیک یا سری کامل دهانی، یا هر دو، برای ارزیابی مکان و جهت دندانها، توازی ریشهها و ارتفاع استخوان لازم است.
ب. رادیوگرافی پریاپیکال، بهویژە از انسیزورها، برای ثبت و پیگیری علائم تحلیل ریشه که ممکن است در طول درمان به وجود بیاید یا القا شود توصیه میشود.
پ. CBCT سه بعدی ممکن است برای مشخص کردن دقیقتر مکان دندانهای رویشنیافته یا نهفته، ارزیابی ناقرینگی اسکلتی، ارزیابی مشکلات کرانیوفاشیال، یا ایجاد رادیوگرافی سفالومتری یا دیگر تصاویر رادیوگرافی انجام شود.
۵. طرح درمان
الف. تشکیل فهرست مشکلات
بیماریها یا فرآیندهای پاتولوژیک (بیماریهای سیستمیک، پوسیدگیها، مشکلات پریودنتال).
عوامل دخیل در مالاکلوژن یا توصیفکنندهی مالاکلوژن (به عنوان مثال، کراودینگ دندانی، دیپبایت قدامی، رابطهی کلاس II بین قوسی، دفیشنسی مندیبل، ارتفاع تحتانی بلند صورت، لبهای تخت).
اندازههای سفالومتری معمولا خودشان مشکل حساب نمیشوند، اما میتوانند نشاندهندهی مشکل باشند (به عنوان مثال، بیرون زدگی ماگزیلا، مندیبل کوچک، انسیزورهای ماگزیلای بیرونزده، استعداد به رشد عمودی)
ب. اولویتبندی فهرست مشکلات — فهرست کردن مشکلات به ترتیب اولویت از این جهت مهم است که هنگامی که میخواهیم یک طرح جامع بر اساس بیشترین تعداد ممکن از مشکلات ایجاد کنیم، به ما کمک میکند. مشکلات همیشه به ترتیب اولویتشان در هنگام درمان مورد توجه قرار نمیگیرند.
بیماریهای سیستمیک یا مشکلات پاتولوژیک بیشترین اولویت را دارند و معمولا قبل از درمان ارتودنسی باید کنترل شوند.
دندانهای نهفته معمولا اولویت بالایی دارند.
مشکلات زیبایی یا اکلوژن، بسته به شدت، شکایت اصلی بیمار، یا بقیهی مسائل در درجه بعدی هستند.
در بین مشکلات اکلوژن، روابط بین قوسی معمولا اولویت بیشتری به روابط درون قوسی دارند (رابطهی کلاس II بین قوسی اولویت بیشتری به کراودینگ قدامی خفیف دارد). اگرچه اولویت ممکن است بسته به شدت، متفاوت باشد (به عنوان مثال، کراودینگ شدید ممکن است اولویت بیشتری نسبت به اوربایت قدامی خفیف داشته باشد).
عادتها هم باید در نظر گرفته شوند.
توانایی رشد و گرایشهای رشد هم باید در نظر گرفته شوند. (به عنوان مثال، گرایش به رشد کلاس III در کسی که الان هم کلاس III است و رشد باقیماندهی قابل توجهی هم دارد، یک مشکل در نظر گرفته میشود.)
پ. ایجاد اهداف درمان — اهداف درمان بازتابکنندهی مشکلات هستند و باید به ترتیب اولویت فهرست شوند.
ت. سنجش راههای درمانی ممکن — برای هر مشکل یا هدف، راههای درمانی ممکن باید ارزیابی شوند، و گزینهی مناسب برای هر بیمار مشخص، انتخاب شود.
ث. ملاحظات
حالت مطلوب و ایدهآل، دستیابی به بهترین عملکرد، زیبایی و پایداری ممکن برای هر بیمار است.
اغلب نمیتوان با طرح درمان ارتودنسی معقول به اهداف ایدهآل رسید. ممکن است نیاز باشد یک هدف قربانی شود تا بهترین نتیجه برای یک بیمار مشخص، حاصل شود.
خطر نسبی/هزینه-فایده باید همراه با ترجیحات بیمار در نظر گرفته شود. همهی بیماران تمایل به تحمل خطرات و هزینههای جراحی برای رسیدن به نتیجهی ایدهآل را ندارند. برخی از بیماران ممکن است ریسک پوسیدگی یا بیماری پریودنتال بیشتری داشته باشند، و اهداف درمان با هدف کاهش زمان درمان برای کاهش آن خطرات، اصلاح و تعدیل شود.
گزینههای درمانی جایگزین باید به بیماران ارائه شود. آنها میتوانند در تصمیمگیری دربارهی بهترین درمان با توجه به شرایط مختلف کمک کنند. رضایت آگاهانه برای درمان مهم است. بیماران نیاز دارند تا خطرات و فواید نسبی را بدانند و بشناسند.
۶. بیولوژی حرکت دندان
الف. اصول پایه — بیولوژی حرکت دندان به حرکت ارتودنتیک یک دندان در داخل و از میان استخوان آلوئول گفته میشود. این اتفاق در نتیجهی اعمال یک سیستم نیرو به دندان و تبدیل این پیام مکانیکی به پیام بیولوژیک و پاسخ به آن است.
یک سیستم نیرو در تاج دندان اعمال میشود، و پیام مکانیکی به ساختارهای حمایت کنندهی دندان منتقل میشود. (استخوان و الیاف پریودنتال [PDL]) برای حرکت دندان نیاز نیست که نیرو بیوقفه باشد، بلکه باید برای حداقل مدت زمان قابل قبول اعمال شود تا موجب پاسخ بیولوژیکی لازم شود. میزان نیرو (سبک یا سنگین)، سیر بیولوژیک حرکت دندان و تشکیل یا عدم تشکیل ناحیهی هیالینیزه با تحلیل نقبی (undermining resorption) را تعیین میکند.
PDL یک باقت همبند رشتهای منظم است که در حین حرکت ارتودنتیک دندانی به طور قابل توجهی ریمادل میشود. در شرایط فیزیولوژیک، PDL انباشته از الیاف کلاژن است. این الیاف به خوبی سازمانیافتهاند تا در برابر نیروهای جویدن مقاومت کنند.
وجه فشار یا فشردگی — سمتی که به طرف حرکت دندان است. تحلیل استخوان در اینجا اتفاق میافتد. تحلیل استخوان آلوئول در درجهی اول نتیجهی فعالیت استئوکلاستی است. استئوکلاست، سلولهای بزرگ و چند هستهای با حاشیهی ناصاف و چیندار هستند. لاکوناهای ایجاد شده بر اثر تحلیل را لاکونای هوشیپ میگویند.
وجه کشش — سمت مخالف جهت حرکت دندان. تشکیل و رسوب استخوان در این سمت اتفاق میافتد. همچنین ممکن است در صورتی که جهت حرکت دندان عوض شود و ناحیهی فشار آلوئول تحت کشش قرار گیرد، ناحیهی تحلیل تحت ریمادلینگ تشکیل قرار گیرد.
انواع مختلف حرکت دندان با الگوهای مختلف توزیع استرس در PDL و نواحی تحلیل و تشکیل استخوان مرتبط با آن مشخص میشوند.
الف. اینتروژن — هنگامی که یک دندان اینترود میشود (فرو میرود)، ناحیهی فشردگی PDL در اپکس دندان متمرکز است.
ب. تیپینگ — در حین تیپینگ، تاج و اپکس در دو جهت مخالف هم حرکت میکنند و دو ناحیهی فشردگی ایجاد میکنند: ناحیهی سرویکال به همان سمتی که دندان تیپ میشود و ناحیهی اپیکال در سمت مخالف حرکت تاج دندان. نواحی کشش در سمت مخالف نواحی فشار هستند.
پ. حرکت انتقالی یا بادیلی: در حین این حرکت، یک سمت PDL فشرده میشود (سمتی که به طرف حرکت دندان است) و سمت دیگر PDL کشیده میشود.
ب. کنترل بیولوژیک حرکت ارتودنتیک دندان
در حین حرکت دندان، فشار و کشش در PDL و دو طرف آن اتفاق میافتد: در اسخوان در سمت آلوئول، و در سمان در سمت دندان. فشار و کشش با حرکت فیزیولوژیک دندان حین فانکشن مثل جویدن هم اتفاق میافتد. در حین جویدن نیروهایی بین ۱ تا ۵۰ kg (10 تا ۵۰۰ نیوتون) توسط PDL تحمل میشود، و ساختارهای حمایتکنندهی دندان (استخوان آلوئول و PDL) تحت خمش استخوان، و فشردگی و کشش PDL قرار میگیرند.
هنگام اعمال نیروی ارتودنسی، بسته به سنگین یا سبک بودن نیرو، دو سناریو ممکن است اتفاق بیفتد.
الف. نیروی سنگین — استفاده از نیروی ارتودنسی سنگین حرکت دندان را پربازدهتر نمیکند. در حقیقت با ایجاد یک وقفهی زمانی پس از حرکت اولیه دندان در PDL، باعث تأخیر در حرکت دندان میشود.
(۱) دورهی زمانی اولیهی حرکت دندان
(الف) خم شدن استخوان و ایجاد پیام پیزوالکتریک در کمتر از یک ثانیه. از ویژگیهای پیام پیزوالکتریک این است که به سرعت از بین میرود و هنگامی که نیرو برداشته میشود یک پیام مشابه در جهت مخالف ایجاد میشود.
(ب) PDL فشرده شده و مایع آن از ناحیه فشار خارج میشود، که منجر به حرکت فوری دندان در داخل PDL ظرف مدت ۱ تا ۲ ثانیه میشود.
(پ) هنگامی که مایع از PDL خارج میشود، در طول ۵ ثانیه در نتیجهی اعمال فشار، درد احساس میشود. حالا دندان در برابر سطح استخوان فشرده شده، و تا زمانی که تحلیل نقبی (undermining resorption) اتفاق بیفتد، دندان حرکت بیشتری نخواهد کرد.
(ت) تحلیل نقبی در داخل استخوان آلوئول اتفاق میافتد (در فضاهای مغز استخوان) و به سمت PDL حرکت میکند.
(i) ظهور سلولهای استئوکلاست در فضاهای مغز استخوان اولین نشانهی تحلیل نقبی است.
(ii) تحلیل نقبی میتواند ۲ تا چند هفته طول بکشد. هنگام اعمال نیروهای سنگین ارتودنتیک تا زمانی که فرآیند تحلیل نقبی کامل نشود حرکت چندانی نمیتواند اتفاق بیفتد.
(iii) الیاف پریودنتال فشرده شده متحمل تغییرات بافتی قابل توجهی میشوند. در سمت فشرده، ناحیهی هیالینیزه شروع به تشکیل میکند (ناحیهای از PDL که تمام نظم ساختاری خود را از دست داده است، علائم نکروز را نشان میدهد و فاقد فعالیت سلولی است).
(iv) هیالینیزه شدن PDL ظرف مدت چند ساعت از اعمال نیروی سنگین اتفاق میافتد.
(v) ظرف مدت ۳ تا ۵ روز، سلولها شروع به مهاجرت از فضاهای مغز استخوان اطراف به ناحیه میکنند و همزمان با این اتفاق تحلیل نقبی در فضاهای مغز استخوان شروع میشود.
(۲) دورهی زمانی ثانویهی حرکت دندان (پس از تحلیل نقبی)
(الف) PDL هیالینیزه در حال ترمیم است.
(ب) پس از یک وقفهی زمانی حین انجام تحلیل نقبی، حرکت دندانی ثانویه اتفاق میافتد.
پ. نیروی سبک: استفاده از نیروهای سبک باعث حرکت دندانی ملایم و پیوسته بدون تشکیل ناحیهی هیالینیزهی قابل توجه در PDL اطراف، میشود. در نتیجه، دندانهای تحت نیروی سبک ارتودنتیک نسبت به دندانهای تحت نیروی سنگین، زودتر و فیزیولوژیکتر شروع به حرکت میکنند.
(۱) واکنش اولیه به صورت فشردگی ناکامل عروق خونی و به هم ریختگی الیاف PDL است.
(۲) ظرف چند دقیقه، جریان خون تغییر میکند، فشار اکسیژن عوض میشود، و پروستاگلاندینها و سیتوکینها در داخل PDL آزاد میشوند.
(۳) پس از چند ساعت، تغییرات متابولیک، مانند فعالیت آنزیمی و پیامرسانهای شیمیایی که فعالیت سلولی را تغییر میدهند، شروع به ظهور در این ناحیه از PDL میکنند. در مقالات عنوان شده که اولین پیامرسانها هورمونها (پاراتیروئید و کلسیتونین)، fibroblast distortion، اsubstance P، برخی نوروترنسمیترها، و پروستاگلاندینها هستند.
(۴) ظرف چند ساعت، هنگامی که تبدیل پیام [مکانیکی به شیمیایی] در PDL آغاز میشود، سطوح پیامبر ثانویه CAMP افزایش مییابد.
(۵) تمایز سلولی در PDL اتفاق میافتد، و تعامل بین فعالیت استئوبلاستی و استئوکلاستی منجر به تحلیل مستقیم آلوئول ظرف چند روز میشود.
(۶) فرآیند تحلیل مستقیم که با نیروی سبک دیده میشود، امکان پاسخ بیولوژیک سریعتر و پربازدهتر نسبت به نیروی سنگین را فراهم میکند و منجر به شروع زودتر حرکت دندان میشود.
(۷) حتی زمانی که نیروهای سبک به دندان اعمال میشوند، به دلیل اینکه خود PDL یکدست نیست و استرس ایجاد شده در PDL بسته به موقعیت آن متفاوت است، این احتمال وجود دارد که برخی نواحی دندان دچار تحلیل نقبی شوند.
اثرات زیانبار نیروهای ارتودنسی
الف. لقی دندانهایی که تحت نیروهای ارتودنسی قرار دارند.
(۱) نیروها موجب ریمودلینگ استخوان و PDL میشوند، و PDL موقتا عریض میشود.
(۲) لقی متوسط دندانها حین حرکت دندان اتفاق میافتد و در صورتی که بیماری پریودنتالی فعالی نباشد، با تکمیل درمان برطرف میشود.
(۳) در صورتی که دندان در اکلوژن تروماتیک باشد یا بیمار دندانقروچه (clenching یا grinding) داشته باشد، لقی به طور قابل توجهی افزایش مییابد، و ممکن است نیاز باشد تا اکلوژن اصلاح شود یا حداقل تا زمانی که تداخل اکلوزالی دندان برطرف شود تحت نظر باشد.
ب. درد
(۱) نیروهای ارتودنتیک سنگینی که به یک دندان اعمال میشود میتواند به محض اینکه PDL در ابتدا فشرده شد باعث درد شود.
(۲) به طور معمول، درد ظرف مدت چند ساعت از شروع اعمال نیرو روی میدهد و ۲ تا ۴ روز طول میکشد. درد پس از اعمال نیروهای سنگین به سبب ایجاد نواحی ایسکمی (خونکاستی) یا نکروز (هیالینیزه شدن) در PDL است. این نواحی ریمودل میشوند و درد تا فعالسازی بعدی اپلاینس کاهش مییابد.
(۳) بهترین راه برای کاهش درد حین حرکت ارتودنتیک دندان، حداقل کردن میزان نیروی اعمال شده بر دندان است.
(۴) به جای آسپیرین یا ایبوپروفن، باید استامینوفن (Tylenol) به بیماران بدهیم. شواهد نشان میدهند که ساز و کار فعالیت ضددرد استامینوفن به طور کامل با آسپیرین و ایبوپروفن همپوشانی ندارد. همچنین ممکن است استامینوفن در مقایسه با آسپیرین و ایبوپروفن عوارض جانبی مطلوبتری داشته باشد. [برای درمان ارتودنسی بهتر باشد.]
پ. التهاب بافتی
(۱) معمولا از بهداشت دهانی ضعیف ناشی میشود.
(۲) احتمال کمتر آن است که ناشی از واکنش آلرژیک به لاتکس یا نیکل باشد. آلرژی به نیکل در حدود ۲۰% از عموم جمعیت آمریکا اتفاق میافتد، اما اثرات آن در ارتودنسی زیاد دیده نمیشود. شروع یک واکنش آلرژیک در درجهی اول به کیفیت SS ای که در ساخت اپلاینسهای ارتودنسی به کار رفته بستگی دارد. کیفیتهای بهتر SS، نیکل را در محیط دهان آزاد نمیکنند.
ت. تاثیر بر پالپ
(۱) علائم، از پالپیت خفیف تا از دست دادن حیات دندان، نادر است.
(۲) از دست رفتن حیات در دندانهایی که سابقهی تروما یا ترمیمهای وسیع دارند، یا دندانهایی که با نیروی سنگین غیرمعمول یا در مسافت زیاد جابجا شدهاند، دیده میشود.
(۳) در صورتی که اپکس دندان از استخوان آلوئول خارج شود، ممکن است عروق خونی قطع شده، و دندان ممکن است حیات خود را از دست بدهد.
(۴) دندانهایی که با موفقیت درمان ریشه شدهاند میتوانند بدون ملاحظات خاصی با ارتودنسی جابجا شوند. دندانهای درمان ریشه شده نسبت به دندانهای زنده استعداد بیشتری به تحلیل ریشه نشان نمیدهند.
ث. تحلیل ریشه در حین حرکت دندان با ارتودنسی
(۱) تحلیل ریشه یک عارضهی جانبی بالقوهی درمان ارتودنسی است.
(۲) زمانی که PDL در نواحی خاص فشار، هیالینیزه میشود، سمنتوم مجاور نشانههای تحلیل با سلولهای کلاست را نشان میدهد.
(۳) نیروهای سنگین پیوسته، توانایی بیشتری برای ایجاد تحلیل ریشه دارند تا نیروهای سبک.
(۴) نقص تحلیلی ترمیم میشود، اما توانایی انجام ترمیم آن تابعی از شدت، اندازه، و محل آن روی ریشه است. نقصهای کوچک به راحتی به شکل کانتور اولیهی ریشه ترمیم میشوند. نقصهای بزرگتر و بهویژہ نقصهایی که در اپکس واقع شده باشند، به شکل کانتور دندان ترمیم نمیشوند. در این مورد، طول ریشه به صورت غیر قابل برگشت کوتاه میشود، و نسبت تاج به ریشه تغییر میکند.
(۵) پیشبینی وقوع و شدت تحلیل ریشه برای یک فرد مشخص، سخت است. ریسک فاکتورهای متعددی برای تحلیل ریشه وجود دارد.
(الف) فاکتورهای ژنتیکی — بیماری با سابقهی خانوادگی تحلیل ریشه، بیشتر احتمال دارد حین حرکت ارتودنتیک دندان دچار تحلیل ریشه شود. به نظر میرسد استعداد به تحلیل ریشه دارای توارث چندفاکتوری چندژنی باشد.
(ب) نیروهای سنگینتر، انواع خاصی از حرکات دندان، و حرکت بیشتر یک دندان حین درمان، پتانسیل تحلیل ریشه را افزایش میدهد.
(پ) تحلیل ریشه در دندانهای تکریشه مانند لترال ماگزیلا نسبت به دندانهای چند ریشه بیشتر اتفاق میافتد.
(ت) تحلیل ریشه در دندانهای تحت تروما، براکسیسم و نیروهای جویدن سنگین بیشتر اتفاق میافتد.
(ث) دندانی که پیش از شروع درمان علائم تحلیل ریشه داشته باشد احتمالا در حین درمان ارتودنسی به تحلیل ادامه خواهد داد.
(ج) حرکت ریشهها به داخل صفحهی کورتیکال استخوان
(چ) آسیاییها ریسک کمتری برای تحلیل ریشه نسبت به سفید پوستان یا اسپانیاییها (آمریکای لاتین) دارند.
(۶) دندانهایی که تحلیل ریشهی قابل توجه دارند اما پریودنشیوم مارژینال آنها سالم است، نسبت به دندانهای بدون تحلیل، لقی بیشتری ندارند. تا زمانی که پرودنشیوم پشتیبان سالم باشد، طول عمر دندانهای دارای تحلیل ریشه کاهش نمییابد. استاندارد فعلی درمان برای بیمارانی که خطر تحلیل ریشه دارند یا در هنگام شروع درمان تحلیل ریشه داشتهاند به صورت زیر است.
(الف) استفاده از نیروهای سبک
(ب) ایجاد دورههای زمانی استراحت در خلال درمان. در این زمانها سیمها غیرفعال نگه داشته میشوند تا امکان ترمیم فراهم شود.
(پ) تهیه رادیوگرافیهای پریاپیکال دورهای برای نظارت بر میزان تحلیل.
(ت) رضایت آگاهانه با ذکر جزئیات، همچنین ارتباط خوب با بیمار و والدین و هر کسی که بیمار را ارجاع داده، باید مورد توجه قرار گیرد.
پ. rapid acceleratory phenomenon
امکان تسریع حرکت دندان با انجام یک اقدام جراحی مثل رفلکت کردن بافت و کورتیکوتومی انتخابی که اطراف دندانی که قرار است جابجا شود را برش داده و سوراخ میکند، وجود دارد. همچنین پیوند استخوان هم اغلب انجام میشود. به دنبال این کارها، یک دورهی زمانی با حرکت دندانی سریع اتفاق میافتد که rapid acceleratory phenomenon نامیده میشود.
۷. اصول مکانیکی حرکت دندان
از قوانین فیزیکی استاتیک برای توضیح سیستمهای نیرویی که توسط اپلاینسهای ارتودنسی ایجاد میشود، استفاده میشود. واکنش بیولوژیک به سیستمهای نیرو منجر به حرکت ارتودنتیک دندانی میشود.
الف. نیروها
نیروها به صورت وکتور هستند و جهت و اندازه دارند. (به عنوان مثال، یک نیروی مزیالی دندان را مزیالی جابجا میکند).
نیروها میتوانند در هر جایی در طول خط اثر (line of action) شان، اثر کنند (نیروی کششی مانند نیروی فشاری است).
همچنین نقطهی اعمال نیرو بر حرکت دندان تأثیر میگذارد.
نیرویی که به مرکز مقاومت دندان اعمال شود میتواند باعث حرکت انتقالی خالص دندان در جهت نیرو شود. (تصویر ۱۱) حرکت انتقالی خالص یعنی جابجایی تمام نقاط دندان در یک جهت و به یک اندازه، بدون چرخش. این حرکت را جابجایی بادیلی هم میگویند.
در یک جسم آزاد که در فضا شناور است، مرکز مقاومت منطبق بر مرکز جرم یا مرکز ثقل است.
در دندان، موقعیت مرکز مقاومت به اندازه و شکل دندان و کیفیت و سطح ساختارهای حمایت کننده (PDL و استخوان آلوئول) بستگی دارد.
دریک دندان سالم، مرکز مقاومت حدودا وسط فاصلهی بین کرست آلوئول تا اپکس ریشه در نظر گرفته میشود که حدود ۱۰ میلیمتر تا جایی که براکتهای ارتودنسی روی تاج دندان قرار میگیرند فاصله دارد.
مرکز مقاومت در دندانی که از نظر پریودنتال تضعیف شده و اتچمنتلاس دارد، اپیکالیتر است.
ب. گشتاورها (moments)
گشتاور را تمایل به چرخش معنی میکنند و در ارتودنسی میتواند به rotation، اtipping، یا torque اطلاق شود.
الف. انواع حرکت دندان و چرخش آن (تصویر ۱۲)
(۱) دسته اول یا rotation (در نمای اکلوزال)
(۲) دستهی دوم یا tipping (از نمای باکال یا لینگوال)
(۳) دستهی سوم یا torque (از نمای مزیال یا دیستال)
اگر نیرو در هر نقطهای غیر از مرکز مقاومت اعمال شود، علاوه بر جابجایی مرکز مقاومت در جهت نیرو، یک گشاور هم ایجاد میشود (تصویر ۱۳)
مرکز چرخش یک نقطهی ریاضیاتی است که پس از اتمام جابجایی، به نظر میرسد دندان حول آن چرخیده است. (تصویر ۱۴)
افزایش میزان نیرو یا حتی اعمال همان نیرو در فاصلهای دورتر از مرکز مقاومت تمایل به چرخش را افزایش میدهد. اندازهی گشتاور (M) برابر است با اندازهی نیرو (F) ضربدر فاصله (d)ی نیرو از مرکز مقاومت (M=Fd).
پ. کوپلها
یک کوپل، دو نیروی هماندازه و مخالف است که روی یک خط نیستند (تصویر ۱۵)
یک کوپل که به دندانی اعمال میشود، چرخش خالص بدون انتقال ایجاد میکند.
دندان، صرف نظر از اینکه کوپل به کدام نقطه اعمال شود، حول مرکز مقاومتش میچرخد.
اندازهی گشتاوری که توسط کوپل ایجاد میشود بستگی به اندازهی نیرو و فاصلهی بین نیروها دارد (M=Fd).
کوپلها معمولا با استفاده از سیم در اسلات براکت edgewise اعمال میشوند.
ت. تعادل سیستمهای نیرو
اینکه یک دندان چگونه جابجا خواهد شد را میتوان با محاسبهی اینکه دندان در نتیجهی سیستمهای نیروی اعمال شده به براکت، در مرکز مقاومت چه چیزی حس میکند، تعیین کرد. برای مثال، نیرویی که به براکت اعمال میشود باعث میشود دندان در مرکز مقاومت یک نیرو حس کند و همچنین تمایل به rotate،ا tip، یا torque شدن در جهت نیرو هم ایجاد میشود.
ث. انواع حرکات دندانی
چرخش خالص
الف. هنگامی که یک کوپل به دندان اعمال میشود، دندان حول مرکز مقاومتش میچرخد.
ب. مرکز چرخش منطبق بر مرکز مقاومت است.
Tipping (کنترل نشده)
الف. هنگامی که یک نیرو به براکت اعمال میشود، مرکز مقاومت در راستای نیرو جابجا میشود، و تاج دندان در راستای نیرو tip میشود، در حالی که اپکس در جهت مخالف جابجا میشود.
ب. مرکز چرخش، اپیکال مرکز مقاومت است.
پ. راحتترین و سریعترین جابجایی دندان همین نوع است اما اغلب کمترین مطلوبیت را دارد.
جابجایی تاج (Tipping کنترل شده)
الف. یک نیرو به براکت اعمال میشود؛ همچنین یک کوپل کوچک برای خنثی کردن بخشی از اثر tipping نیرو بر تاج، اعمال میشود.
ب. مرکز چرخش روی اپکس ریشه است.
پ. این نوع از جابجایی دندان کمی سختتر است و آهستهتر اتفاق میافتد.
جابجایی خالص (جابجایی بادیلی)
الف. یک نیرو به براکت اعمال میشود؛ همچنین یک کوپل بزرگتر از قبلی اعمال میشود تا اثر Tipping نیرو بر تاج را کاملا خنثی کند.
ب. مرکز چرخش خیلی اپیکالیتر از دندان است (در بینهایت است) به طوری که دندان بدون tipping انتقال پیدا میکند.
پ. این نوع از جابجایی دندان، سخت و آهسته است.
جابجایی ریشه
الف. یک نیرو به براکت اعمال میشود، و یک کوپل که حتی از کوپل انتقال هم بزرگتر است اعمال میشود تا بیش از میزانی که برای خنثی کردن tipping تاج حاصل از نیرو نیاز است، باشد. تنها ریشه در راستای نیرو جابجا میشود.
ب. مرکز چرخش بر روی تاج دندان است.
پ. این نوع، سختترین و آهستهترین نوع جابجایی دندان است.
ج. تعادل استاتیک
تمام اپلاینسهای ارتودنسی از قانون سوم نیوتون پیروی میکنند. برای هر عمل، یک عکس العمل برابر و مخالف جهت آن وجود دارد.
در هر اپلاینس، مجموع نیروها و مجموع گشتاورهایی که بر آن اثر میگذارند برابر با صفر است.
امکان طراحی اپلاینسی که از این قانون فیزیک تخطی کند وجود ندارد.
نمونههایی از انواع اپلاینسها
الف. نیروهای برابر و معکوس
(۱) یک elastic band یا یک coil spring که بین دو براکت کشیده شده نیروهای برابر و مخالف هم ایجاد میکند (مجموع نیروها برابر صفر است).
ب. اپلاینسهای one-couple
(۱) یک انتها داخل براکت قرار میگیرد و انتهای دیگر به صورت تماس نقطهای بسته میشود.
(۲) تنها در انتهای درگیر [در براکت] یک کوپل ایجاد میشود.
(۳) نیروهای برابر و مخالف جهت هم (برعکس جهت کوپل انتهای درگیر) در دو محل اتصال ایجاد میشود (تصویر ۱۶)
(۴) مجموع نیروها (هماندازه و مخالف جهت هم) برابر صفر است. مجموع گشتاورها (کوپلی که توسط سیم ایجاد میشود به علاوهی کوپلی که جهت مخالف دارد و توسط نیروهای هماندازه و مخالف جهت هم ایجاد میشود) برابر صفر است.
پ. اپلاینسهای Two-couple
(۱) در هر دو انتها داخل براکت قرار میگیرند.
(۲) در هر دو انتها، هم یک نیرو و هم یک کوپل ایجاد میشود.
(۳) اندازهی کوپل در سمتی که به خم سیم نزدیکتر است، بزرگتر است (تصویر ۱۷) یا در مورد سیم مستقیم و بدون خم، در براکتی که زاویهی بیشتری دارد بزرگتر است.
(۴) مجموع نیروها (هماندازه و مخالف جهت هم) برابر صفر است. مجموع گشتاورها (کوپلهایی که در انتها توسط سیم ایجاد میشوند به علاوهی کوپلی که توسط نیروهای هماندازه و مخالف جهت هم ایجاد میشود) برابر صفر است.
چ. انکوریج — انکوریج را مقاومت در برابر جابجایی تعریف میکنند. از آنجا که نیروهایی که به دندان اعمال میشوند در سطح ریشه توزیع میشوند تا سلولهای PDL را فعال کنند، ارزش انکوریجی هر دندان تقریبا برابر با مساحت سطح ریشهی آن است.
حرکت دندانی متقابل — دو دندان یا دو گروه از دندانها (دو واحد) با ارزش انکوریجی برابر، به یک اندازه نسبت به هم جابجا میشوند و به هم نزدیک یا دور میشوند.
انکوریج تقویتشده — افزودن دندانهای اضافه به یک واحد تا نیرو در مساحت بیشتری توزیع شود و جابجایی واحد انکوریج آهسته شود. از روشهای دیگر تقویت انکوریج میتوان نیروی خارج دهانی مثلا با هدگیر، الاستیکهای بین قوسی، یا استفاده از ایمپلنت (در ادامه ذکر شده) را نام برد.
انکوریج ثابت (stationary) — اصطلاح stationary اگرچه واژہی دقیقی نیست، برای این نوع انکوریج استفاده میشود. دندانهایی که قرار است anchor قرار گیرند طوری فعال میشوند که تحت حرکتهای سخت و آهستهای مانند حرکت انتقالی (بادیلی) یا جابجایی ریشه، قرار گیرند تا نیروها در مساحت وسیعی از PDL پراکنده شوند، در حالی که واحد مقابل تحت tipping قرار میگیرد که به دلیل نیروهای متمرکز در PDL سریعتر و آسانتر است.
انکوریج کورتیکال — ریشههای دندانهای anchor به داخل استخوان کورتیکال جابجا میشوند، استخوانی که آهستهتر از استخوان اسفنجی تحلیل میرود. دربارهی این موضوع اختلاف نظر وجود دارد زیرا احتمالا هنگامی که ریشهها در استخوان کورتیکال فشرده میشوند، تحلیل ریشه افزایش خواهد یافت.
ایمپلنت برای انکوریج — از ایمپلنتها، از جمله ایمپلنتهای پالاتال، مینی اسکروها یا TAD ها، و پلیتهای استخوانی میتوان به عنوان انکوریج مطلق و کامل برای نگه داشتن یا جابجایی دندانها استفاده کرد. یک ایمپلنت پایدار جابجا نمیشود زیرا PDL ندارد.
۸. مواد ارتودنسی
حرکت ارتودنتیک دندانی توسط نیروهایی که به وسیلهی آرچوایر از طریق براکتها در حین درمان ارتودنسی به دندان اعمال میشود، به دست میآید. نیروهایی که به دندان منتقل میشود بستگی به ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی سیمهای استفاده شده و رابطهی سیم با براکتهایی که سیم در آنها درگیر شده دارد. ابعاد فاسیولینگوال و اکلوزوجینجیوال اسلات براکت edgewise، امکان استفاده از سیمهایی با اشکال و ابعاد سطح مقطع مختلف را فراهم میکند. رایجترین اندازههای اسلات براکت، دو اندازهی ۰۲۵/۰×۰۱۸/۰ اینچ و ۰۲۸/۰×۰۲۲/۰ اینچ هستند. اندازهی نیروهایی که در جهت فاسیولینگوال و اکلوزوجینجیوال ایجاد میشوند تا حدودی به اندازهی اسلات براکت بستگی دارد.
الف. ویژگیهای مواد سیم
رابطهی stress-strain — رفتار مکانیکی یک سیم ارتودنسی انعطلافپذیر (به عنوان مثال stainless steel) هنگام اعمال نیروی کششی را میتوان با استفاده از نمودارهای force-deflection یا stress-strain تحلیل کرد (تصویر ۱۸ و تصویر ۱۹). stress (σ)، پاسخ درونی سیستم به اعمال نیروهای خارجی است که به صورت نیرو (load) (F) تقسیم بر مساحت سطح مقطع (A) محاسبه میشود (σ=F/A). strain (ε)، تغییر شکل یا خمش آرچوایر در اثر stress است و به صورت تغییر اندازه (Δd) تقسیم به اندازه اولیه (d) محاسبه میشود (ε=Δd/d).
خصوصیات ایدهآل — یک سیم ارتودنسی ایدهآل باید دارای ویژگیهای زیر باشد: استحکام بالا، سختی کم، دامنهی کارکرد بالا، و شکل پذیری بالا، این خصوصیات مهم سیم به ترکیب آلیاژ، ساختار کریستالی فلز، و فرآیند تولید بستگی دارد.
ویژگیهای سیم — هر کدام از ویژگیهای کشسانی اصلی (استحکام، سختی، و دامنه) با تغییر طول و سطح مقطع سیم تحت تأثیر قرار میگیرد (به تصویر ۱۸ نگاه کنید). دو برابر کردن طول سیم، استحکام آن را نصف میکند، سفتی آن را یکهشتم میکند (یا میتوان گفت فنریت آن را ۸ برابر میکند)، و دامنهی آن را چهار برابر میکند. به همین ترتیب، هنگامی که قطر یک سیم دو برابر میشود، استحکام آن ۸ برابر و سفتی آن ۱۶ برابر میشود، و دامنه کارکرد آن نصف میشود.
انتخاب سیم — برای حرکات ارتودنسی وسیع (معمولا حین مراحل اولیهی درمان ارتودنسی)، سیمهایی با نسبت load/deflection کم مطلوب است زیرا به آنها امکان میدهد تا نیروهای کم و ثابت را هنگامی که دندان حرکت میکند و اپلاینس غیرفعال میشود، ایجاد کنند. اگرچه برای حرکت دندانی کم مانند maximum anchorage extraction یا اتمام درمان نسبت load/deflection زیاد مطلوب است. چندین فاکتور بر نسبت load/deflection اپلاینس تأثیر میگذارد.
الف. جنس سیم — نسبت load/deflection متناسب با ضریب کشسانی ماده است. stainless steel بیشترین ضریب کشسانی را دارد. آلیاژ نیکل تیتانیوم بیشترین انعطاف (کمترین نسبت load/deflection) را دارد.
ب. سطح مقطع سیم — نسبت load/deflection به طور مستقیم با توان چهارم قطر سیم گرد (round) و توان سوم عرض سیم مستطیلی (rectangular) تغییر میکند.
پ. طول سیم — نسبت load/deflection به طور معکوس با توان سوم طول قطعه سیم تغییر میکند. افزایش فاصله بین براکتها با افزودن لوپها یا هلیکسها به آرچوایر، نسبت load/deflection را کاهش میدهد.
ب. مواد آرچوایر ارتودنسی
نیکل تیتانیوم — این سیمها دو ویژگی خیلی مهم دارند: ضریب کشسانی خیلی کم و دامنهی کارکرد خیلی وسیع
بتا تیتانیوم — این سیمها به طور متداول با عنوان TMA یا (Titanium-molybdenum alloy) شناخته میشوند. ضریب کشسانی متوسط دارند (تقریبا نصف stainless steel و دو برابر نیکل تیتانیوم). انعطاف پذیری (resilience) عالی دارند که دامنهی کارکرد وسیعی را فراهم میکند. یک اشکال این سیمها ضریب اصطکاک بالای آنهاست. این سیمها شکلپذیری بالایی دارند که به درمانگر امکان خم کردن سیمها و در صورت تمایل اضافه کردن loopها یا stopها را میدهد. همچنین میتوان آنها را جوش داد.
stainless steel — سیمهای stainless steel به خاطر خصوصیات مکانیکی خوبشان با مقاومت عالی به زنگزدگی، و قیمت کم، متداول باقی ماندهاند. ترکیب معمولا آلیاژهای stainless steel که در ارتودنسی استفاده میشود ۱۸٪ کروم و ۸٪ نیکل است («۸-۱۸»). کروم باعث مقاومت این سیمها در برابر زنگزدگی (corrosion) میشود. این سیمها در مقایسه با آرچوایرهای نیکل تیتانیوم و بتا تیتانیوم، بیشترین ضریب کشسانی (سفتی) و کمترین بازگشت شکل (springback) را دارند. این سیمها میتوانند لحیم شوند و جوش بخورند.
۹. دستگاههای ارتودنسی
الف. دستگاههای ثابت
در درمان نوین ارتودنسی، سیستمهای straightwire ا(edgewise از پیش تنظیم شده) دستگاههایی هستند که به طور تجاری در دسترس هستند و بیشترین استفاده را دارند. در ابتدا، یعنی در دستگاه edgewise استاندارد، زاویهی slot براکت نسبت به محور طولی دندان قائمه بود، ضخامت قاعدهی براکت برای تمام دندانها یکسان بود. در حین درمان، خمهایی برای تنظیم موقعیت هر دندان در جهت باکولینگوال (خمهای نوع اول یا in-out)، تنظیم زاویهی درست در جهت مزیودیستال (خمهای نوع دوم) و زاویهی درست در جهت باکولینگوال (خمهای نوع سوم یا تنظیم Torque) تعبیه میشد. در سیستم دستگاه straightwire، این موارد در داخل براکت هر دندانی گنجانده میشود. بدین ترتیب نیاز به خمهای نوع اول، دوم و سوم حذف میشود یا کاهش مییابد. این تنظیمات توکار و داخلی (bracket prescription) در اسلات براکتها کمک میکند تا به موقعیت مناسب هر کدام از دندانها دست یابیم.
دستگاههای edgewise از پیش تنظیم شده (براکتهایی با prescription) امکان موارد زیر را فراهم میکنند.
الف. تنظیم چرخش (rotation) — به وسیلهی براکتهای twin – wings یا توسط گنجاندن بازوهای چرخشی در یک سیستم براکت single – wing.
ب. تنظیم افقی — به وسیلهی تغییر ضخامت نسبی قاعدهی براکت برای ضخامتهای مختلف دندانها
پ. تنظیم tip مزیودیستال — اسلات براکت نسبت به قاعدهی براکت زاویه میگیرد تا حرکت tipping مناسب را برای هر دندان ایجاد کند.
ت. Torque — اسلات در جهت لبیولینگوال زاویه میگیرد تا حرکت تاج و ریشهی مناسب را ایجاد کند.
(۱) براکتها
(الف) براکتهای فلزی — این براکتها از stainless steel ساخته شدهاند. عیبشان ظاهر نازیبای فلزی رنگ است.
(ب) براکتهای سرامیکی — این براکتها از سرامیکهای مونوکریستالین یا پلیکریستالین ساخته میشوند. اگرچه زیبایی خوبی دارند، اما در حین فعالسازی حرکات Torque یا Tipping مستعد به شکستن هستند. همچنین مقاومت اصطکاکی زیادی به حرکت sliding دارند و ممکن است باعث سایش دندانهای مقابل شوند.
(پ) براکتهای self–ligating — یک سازوکار قفلکننده در چنین سیستمهای براکتی گنجانده شده تا آرچوایر را در اسلات نگه دارد. این سازوکار نیاز به قرار دادن ligature را از بین میبرد. ادعا شده که این سیستمها با کاهش اصطکاک و به خاطر اینکه سیم به طور موثری در اسلات براکت درگیر نگه داشته میشود، زمان درمان را کاهش میدهند. اگرچه دربارهی این موضوع اختلاف نظر وجود دارد و بطور کلی به صورت علمی اثبات نشده است.
(۲) بندها — در درمانهای نوین ارتودنسی، تمام دندانها (از جمله مولرها) ممکن است باند (bond) شوند. اگرچه، بندگذاری (banding) دندانهای مولر توسط بسیاری از درمانگران ترجیح داده میشود. قبل از بندگذاری، جداکننده (separator) بین دندانها گذاشته میشود تا با ایجاد فضای کافی امکان تطابق بند و سمان کردن آن را فراهم کند. جداکنندههای الاستومری یا فلزی میتوانند به کار روند.
(۳) باندینگ (bonding) – براکتها با استفاده از رزین باندینگها به سطح مینا متصل میشوند. باندینگ مستقیم به معنای اتصال مستقیم اپلاینس ارتودنسی به دندان اچ شده با استفاده از ادهزیوهای با کیور شیمیایی یا نوری است. روشهای باندینگ غیرمستقیم بدین صورت است که در ابتدا براکتها با استفاده از یک چسب محلول در آب بر روی کست تشخیصی در موقعیت درست قرار میگیرند و سپس با استفاده از یک تری اختصاصی به دهان منتقل میشوند تا به دندانها باند شوند. سازوکار اصلی اتصال بین سطح دندان و رزین باندینگ به صورت قفل شدن مکانیکی عامل باندینگ در مینای اچ شده است.
(الف) فرایند باندینگ
(i) پاک کردن مینا با پامیس — این کار پلیکل را حذف کرده و ترشوندگی سطح مینا را برای اعمال اسید در ادامهی کار افزایش میدهد.
(ii) اچ کردن مینا — پرکاربردترین ماده برای اچ کردن مینا فسفریک اسید ٪۳۷ است. اسید اچینگ معمول (دو مرحلهای) تخلخلهای خیلی ریزی در سطح مینا ایجاد میکنند که گیر رزین را افزایش میدهد. سپس سطح مینا با اعمال پرایمر آماده میشود.
پرایمرهای سلفاچ (یک مرحله ای) مراحل آماده سازی و پرایمینگ را در یک مرحله ادغام کردهاند. مزیت پرایمرهای سلفاچ کاهش زمان کار است.
(iii) قرار دادن براکتها — هر براکت نسبت به دندانهای همان قوس در موقعیتی قرار میگیرد که مطمئن شویم رابطهی بین دندانها در پایان درمان مناسب خواهد بود. در صورت استفاده از رزین کامپوزیتهای لایت کیور، هنگامی که براکتها قرار میگیرند، ادهزیو با استفاده از یک منبع نور مانند هالوژن، پلاسما یا LED کیور میشود.
ب. دستگاههای اصلاح رشد ماگزیلا و مندیبل — این دستگاهها امکان رشد افتراقی فکها را فراهم میکنند. در دورهی نوجوانی و بلوغ (adolescence)، پتانسیل رشد مندیبل بیش از ماگزیلا است. در صورتی که یک نیروی خارج دهانی (هدگیر) یا یک دستگاه فانکشنال برای اصلاح رشد بیمار کلاس II استفاده شود، رشد افتراقی مندیبل همراه با ممانعت از رشد ماگزیلا مورد انتظار است. بیشترین موفقیت اصلاح رشد در کودکان پیش از بلوغ (preadolescent) با پذیرش خوب و پتانسیل رشد خوب است.
هدگیر — هدگیر برای اصلاح رشد ماگزیلا، برای دیستالی کردن (عقب بردن) یا جلو بردن دندانهای ماگزیلا، یا برای تقویت انکوریج استفاده میشود. انواع مختلفی از هدگیر وجود دارد که میتواند برای دستیابی به تاثیر مورد نظر از آنها استفاده کرد. نوع هدگیر و سطوح نیروی مورد نظر باید بر اساس اهداف اختصاصی درمان هر بیمار انتخاب شود. ترجیحا باید ۱۲ تا ۱۴ ساعت در شبانهروز پوشیده شوند تا به اهداف درمان برسیم. برای تغییرات ارتوپدیک (استخوانی) نیروی ۲۵۰ تا ۵۰۰ گرم در هر طرف توصیه میشود؛ برای حرکات دندانی، ۱۰۰ تا ۲۰۰ گرم در هر طرف باید استفاده شود. موفقیت درمان هدگیر به پذیرش بیمار بستگی دارد.
الف. هدگیر High-Pull — عموما در درمان بیماران پیش از بلوغ (Preadolescent) با مالاکلوژن کلاس II و ارتفاع عمودی افزایشیافته، اوربایت حداقل، و نمایش لثه در هنگام لبخند افزایشیافته، استفاده میشود. از یک بند High–Pull، و یک فیسبو استاندارد که در تیوبهای هدگیر اتچمنتهای مولر اول دائمی ماگزیلا قرار میگیرد تشکیل میشود. اهداف درمان شامل ممانعت از رشد ماگزیلا به سمت قدام و پایین، حرکت دیستالی مولرها، اینتروژن، و کنترل رویش مولرهای ماگزیلا است.
ب. هدگیر گردنی (Cervical-Pull) — برای اصلاح مالاکلوژنهای کلاس II همراه با دیپبایت به کار میرود. از یک بند گردنی، و یک فیسبو استاندارد که در تیوبهای هدگیر اتچمنتهای مولر دائمی ماگزیلا قرار میگیرد، تشکیل میشود. اهداف درمان شامل ممانعت از رشد قدامی ماگزیلا و دیستالی کردن و رویش مولرهای ماگزیلا است. به دلیل جهت بردار نیرو، این دستگاه یک نیروی دیستالی و اکستروزیو به مولرهای اول ماگزیلا وارد میکند.
پ. هدگیر J-hook — از یک بند High-Pull که به دو قلاب در بخش قدامی آرچوایر ماگزیلا متصل میشود، تشکیل شده است. این طراحی J-hook نیروهای خارج دهانی با جهت اینتروزیو و رو به خلف را به قدام ماگزیلا منتقل میکند. به هر حال عموما این وسیله به جای اهداف استخوانی، برای عقب بردن کانینها و انسیزورها استفاده میشود.
ت. هدگیر بیرونکشنده (reverse-pull، فیسماسک) — در بیماران با مالاکلوژن کلاس III که دفیشنسی ماگزیلا دارند استفاده میشود. این وسیله قابل تنظیم است، و از دو پد (Pad) که روی بافت نرم پیشانی و چانه قرار میگیرند و با یک چارچوب (framework) میانی به هم متصل شدهاند، تشکیل میشود. یک میلهی فلزی به همراه چند قلاب که به چهارچوب متصل شدهاند، امکان اتصال الاستیکها برای اعمال کشش رو به پایین و جلوی ماگزیلا را میدهد.
ث. chincap یا chincup — برای اصلاح مالاکلوژنهای کلاس III (ناشی از رشد بیش از اندازهی مندیبل) در کودکان کمسن (young) استفاده میشود. این کار با مهار یا تغییر جهت رشد مندیبل حاصل میشود. این وسیله ازیک بند سر و یک cup که روی چانهی بیمار منطبق میشود تا نیروهایی به سمت بالا و عقب اعمال کند، تشکیل شده است. این نیروها معمولا باعث چرخش بازشوندهی مندیبل هم میشوند.
دستگاههای فانکشنال — دستگاههای فانکشنال، مندیبل را در موقعیت جلو آمده نگه میدارند و نیروهایی که در نتیجهی کشش عضلات و بافت نرم ایجاد میشود را به ساختارهای دندانی و اسکلتی منتقل میکنند. هدف از این کار ایجاد حرکت دندانها و اصلاح رشد است، که بیشترین استفاده از آن برای تصحیح مالاکلوژن کلاس II است. با توجه به اینکه اغلب دستگاههای فانکشنال متحرک هستند، پذیرش بیمار نقش عمدهای در موفقیت این دستگاهها دارد. چه در دستگاههای ثابت یا دستگاههای متحرک، این دستگاهها ماگزیلا را مهار کرده و مندیبل را جابجا میکنند، در حالی که امکان بیان شدن میزان نرمال پتانسیل رشد مندیبل را فراهم میکنند.
الف. دستگاه هربست — یک دستگاه فانکشنال ثابت (یا گاهی متحرک) که از یک پیستون و تیوب تشکیل شده است. این پیستون و تیوب، هنگامی که بیمار دهانش را میبندد، مندیبل را در موقعیت جلو آمده قرار میدهند. این دستگاه معمولا به قوسهای دندانی ماگزیلا و مندیبل سمان یا باند میشود. انسیزورهای مندیبل به دلیل نیروهایی که بطور غیر مستقیم به این دندانها منتقل میشود، تمایل به بیرونزده شدن (Flare یا Procline) دارند.
ب. اکتیویتور — این دستگاه اولین دستگاه فانکشنال متحرک است که ساخته شد. نام «اکتیویتور» به دلیل این باور انتخاب شده که رشد مندیبل برای تصحیح مالاکلوژن کلاس II فعال میشود. امروزه این اصطلاح به طور کلی برای توصیف هر دستگاه فانکشنالی که برای این هدف استفاده میشود، به کار میرود. این وسیله از یک بدنهی آکریلی که بخشی از کام و سمت لینگوال ریج آلوئول مندیبل را میپوشاند تشکیل شده است. یک لبیالبو جلوی انسیزورهای ماگزیلا منطبق میشود. بر روی آکریل مجاور دندانهای خلفی ماگزیلا، facetها بریده میشوند تا امکان حرکت اکلوزالی، دیستالی و باکالی این دندانها فراهم شود. در سمت لینگوال دندانهای خلفی مندیبل، facetها امکان حرکت اکلوزالی و مزیالی را فراهم میکنند. علاوه بر اثرات این دستگاهها بر رشد مندیبل، آنها همچنین میتوانند دندانهای قدامی را tip کنند و رویش دندانها در بعد عمودی را کنترل کنند.
پ. بایونیتور — این دستگاه متحرک حجم کمتری از اکتیویتور دارد. این دستگاه از آکریل لینگوال نعلی شکل همراه با یک سیم در ناحیه پالاتال تشکیل شده است. Facetها برای هدایت دندانهای خلفی ماگزیلا و مندیبل و جلو نگه داشتن مندیبل در یک موقعیت با ثبات در آکریل تعبیه میشوند. یک لبیالبو جلوی انسیزورهای ماگزیلا قرار دارد که به دیستال گسترش مییابد، تا فشار عضلات باکال را حذف کند.
ت. دستگاه Twinblock — این اپلاینس متحرک یا سمانشونده طراحی دو قسمتی دارد. رابطهی قسمتهای ماگزیلا و مندیبل با هم، میزان جلو قرار گرفتن مندیبل و میزان جدا شدن ماگزیلا و مندیبل در بعد عمودی را کنترل میکند. گمان میرود این دستگاه به دلیل طراحی دو قسمتی آن، توسط بیماران راحت تر تحمل شود.
ث. دستگاه جلو آورندهی مندیبل (MARA): از روکشهای بزرگتر از معمول stainless steel روی مولرهای ماگزیلا و مندیبل، زانویی (elbow)هایی که داخل تیوبهای روی روکشهای ماگزیلا قرار گرفتهاند، و بازو (Arm)هایی که از روکشهای مندیبل بیرونزدهاند، تشکیل میشود. طراحی اپلاینس به گونهای است که هنگامی که بیمار میخواهد دندانهایش را ببندد، بازوهای پایین تداخل میکنند و مندیبل را مجبور میکنند جلو رفته و در رابطهی کلاس I قرار بگیرد؛ که این موضوع منجر به نیروی رو به جلو به قوس مندیبل و نیروی رو به عقب به قوس ماگزیلا میشود.
پ. دستگاههای بینیاز از پذیرش بیمار (Non-compliant) برای تصحیح مالاکلوژنهای کلاس II — از آنجا که پذیرش و همکاری بیمار یکی از دغدغههای اصلی در درمان مالاکلوژنهای کلاس II است، دستگاههای ثابتی که نیازی به همکاری بیمار ندارند ایجاد شدهاند. کاربرد این دستگاهها عموما در بیمارانی با روابط مولری/کانینی full یا cusp-to-cuspا («end-on»)، کراودینگ خفیف تا متوسط (۰ تا ۶ میلیمتر)، و داشتن پروفایل یا دیگر خصوصیاتی که باعث میشود از طرح درمان کشیدن دندان دور شویم، اندیکاسیون دارد.
دستگاه Pendulum — این دستگاه سمانشونده از یک بدنهی آکریلی برای استفاده از کام به عنوان انکوریج، به همراه سیمهایی که تا پرمولرهای ماگزیلا گسترشیافتهاند تشکیل میشود. همچنین دو فنر که از قسمت خلفی اپلاینس خارج میشوند داخل ایمپلنتهای لینگوال مولرها قرار میگیرند و برای دیستالی کردن دندانهای مولر فعال میشوند. در صورتی که اکسپنشن ماگزیلا هم نیاز باشد، یک اسکرو برای گسترش عرض میتوان به بدنهی آکریلی در ناحیهی میان کام اضافه شود. در این صورت به این اپلاینس Pendex میگویند.
Forsus Fatige Ressistant Device — از میلهی میانگذر (bypass rod)، میلهی جلو نگهدارنده (push rod)، گیرهی توپی (ball pin) و قطعهی فنری stainless steel به نام force module در هر سمت تشکیل شده است. نشان داده شده که این سیستم انتقال نیروی بین قوسی، در درمان مالاکلوژنهای کلاس II همراه با پذیرش و همکاری کم و مشکلات شکست [اپلاینس] کارآمد است. این اپلاینتس نیروی رو به جلو و پایین را به قدام قوس مندیبل و نیروی به عقب و بالا را به خلف قوس ماگزیلا انتقال میدهد.
ت. الاینرها (Aligners) — الاینرهای متحرک و شفاف (clear)، مانند Invisalign، میتواند برای ردیف شدن دندانها استفاده شود. یک سری از تریها بر اساس دستور و تجویزی (prescription) که مسئول این کار آماده کرده ساخته میشود تا بیمار از آنها استفاده کند. ایمپلنتهای اضافی معمولا برای کمک به حرکتهای دندانی خاص و گیر الاینر نیاز است. کنترل حرکت دندانها به دقت دستگاههای ثابت نیست. همکاری بیمار برای استفادهی تمام وقت از تریها لازم است.
ث. دستگاههای تصحیح کراسبایت خلفی — دستگاههای گسترش (expansion) ماگزیلا یا کام، برای تصحیح عدم تناسب عرضی، به وسیلهی گسترش اسکلتی ماگزیلا یا گسترش دندانی، استفاده میشوند. اگر گسترش با سرعت حدود ۵/۰ میلیمتر در روز انجام شود، به آن گسترش سریع کام/ماگزیلا میگویند. گسترش آهسته با سرعت خیلی آهستهتر یعنی ۱ میلیمتر در هفته انجام میشود.
دستگاه Hyrax (نوع بندشونده) —برای اکسپنشن اسکلتی، این دستگاه رایجترین اپلاینس در نوع اکسپنشن سریع کام/ماگزیلا است. این دستگاه از یک چارچوب (framework) فلزی همراه با یک اکسپنشن اسکرو تشکیل شده است. بند (band)ها، روی مولرها و پرمولرهای اول که با سیمهای سخت و انعطافناپذیر به اکسپنشن اسکرو متصل شدهاند، سمان میشوند. اسکرو روزانه حداقل ۲۵/۰ میلیمتر (یک چهارم دور) فعال میشود و ممکن است سطوح نیروی ۱۰۰ نیوتون ایجاد کند. عرض قوس ماگزیلا با باز کردن درز میان کامی افزایش مییابد. اکسپنشن معمولا تا زمانی که کاسپ لینگوال دندانهای خلفی ماگزیلا در تماس با شیب لینگوال کاسپهای باکال دندانهای خلفی مندیبل برسد، ادامه مییابد. معمولا هنگامی که شیار میانکامی جدا میشود، یک دیاستم بین انسیزورهای میانی پدیدار میشود. ظرف چند هفته، این فضا در نتیجهی کشش الیاف سوپراکرستال خود به خود بسته میشود. هنگامی که اکسپنشن فعال تمام میشود، ریتنشن به مدت ۳ تا ۶ ماه به وسیلهی باقی ماندن اپلاینس در جای خود، توصیه شده است. نتیجه ترکیبی از اکسپنشن اسکلتی و دندانی است. اگرچه، این باور که جزء استخوانی قابلتوجهتر از جزء دندانی (تیپینگ دندانی اندک) است، به طور گستردهای وجود دارد.
دستگاه Haas — برای اکسپنشن اسکلتی، این اپلاینس از بندهایی که روی پرمولرهای اول و مولرهای اول سمان شدهاند، تشکیل شده است. دو صفحهی آکریلی همراه با یک جکاسکرو میانی به بقیهی اجزای دستگاه متصل شدهاند. صفحههای آکریلی در تماس با مخاط کام هستند. این باور وجود دارد که تماس با کام امکان اعمال مستقیم نیروهای اپلاینس به بافتهای سخت و نرم زیرین را فراهم میکند، که تیپینگ دندانی را حداقل و اثر استخوانی را حداکثر میکند. اگرچه شماری از درمانگران، سختی رعایت بهداشت و التهاب احتمالی کام را به عنوان معایب این دستگاه در نظر میگیرند.
دستگاه متحرک از نوع Hawley همراه با یک جک اسکرو — برای اکسپنشن استخوانی یا دندانی، ممکن است از این اپلاینس برای تصحیح کراسبایت خلفی خفیف در کودکان، و نوجوانان کمسن استفاده شود. پذیرش، و سختی نگه داشتن اپلاینس در دهان از عیوب بالقوهی آن است.
Quad-helix و w-arch — به طور کلی برای اکسپنشن دندانی، این دستگاهها از سیم stainless steel سنگین با چهار (quad-helix) یا سه (w-arch) هلیکس برای افزایش دامنه و انعطاف پذیری، تشکیل شدهاند. ممکن است ثابت یا متحرک باشند. از این دستگاهها ممکن است برای اکسپنشن متقارن یا نامتقارن قوس دندانی ماگزیلا و برای اصلاح مولرهای چرخیده استفاده شود. به دلیل تمایل به ایجاد تیپینگ باکالی دندانها، این دستگاهها برای استفاده در بیمارانی با نیاز به اکسپنشن کم، یا برای اکسپنشن استخوانی قبل از تکامل کامل درزها در کودکان کمسن توصیه میشوند.
TransPalatal arch — برای حرکات دندانی، این اپلاینس از سیم سنگینی تشکیل شده است که از مولر اول یک سمت ماگزیلا به مولر اول ماگزیلای سمت مقابل گسترش مییابد. سیم قوس با فاصلهی تقریبی ۲ تا ۳ میلیمتر از بافت، بر کانتور کام منطبق میشود. این اپلاینس را میتوان همه فن حریف نامید! زیرا میتواند برای گشاد یا تنگ کردن عرض بین مولری، برای ایجاد حرکت ریشهی دندانهای مولر اول، برای اصلاح چرخش این دندانها، و برای تقویت انکوریج، استفاده شود.
ج. اپلاینسهای مورد استفاده در دورهی دندانی مختلط
دستگاه Nance — به عنوان نگهدارندهی فضا یا برای مقاصد انکوریجی استفاده میشود. این دستگاه دارای یک سیم سنگین است که به بخش پالاتال مولر اول دائمی ماگزیلا لحیم شده است و به یک تکمهی آکریلی در قدامی و فوقانیترین بخش طاق کام متصل شده است.
lingual arch پایین — از سیم ارتودنسی سنگین که به بخش لینگوال انسیزورهای مندیبل منطبق شده، ساخته شده است. میتواند ثابت یا متحرک باشد. دو لوپ “U” در مزیال مولرهای اول در سیم، تنظیم این دستگاه را ممکن میکند. lingual arch میتواند برای تقویت انکوریج، به عنوان یک قوس نگهدارنده برای حفظ فضا، برای اکسپنشن، و برای افزایش طول قوس دندانی استفاده شود.
Lip bumper — از یک سیم سنگین که داخل تیوبهای باکالی روی مولرهای اول دائمی مندیبل وارد شده، تشکیل میشود. بخش قدامی با فاصلهی حدود ۲ تا ۳ میلیمتر از آلوئولار پروسس و انسیزورهای مندیبل قرار گرفته است و معمولا همراه با یک پد پلاستیکی یا آکریلی است. این وسیله برای کنترل یا افزایش طول قوس دندانی مندیبل، برای آپرایت کردن دندانهای مولر مندیبل که مزیالی یا لینگوالی تیپ شدهاند، و برای جلوگیری از قرار گرفتن لب پایین بین دندانهای انسیزور ماگزیلا و مندیبل استفاده میشود. این دستگاه با حذف فشار عضلات باکال از روی دندانها، امکان گسترش قدامی و جانبی دنتوآلوئولار را فراهم میکند. این وسیله با انتقال نیرو از لب به مولرهای اول مندیبل، باعث تیپینگ و حرکت دیستالی مولرهای اول مندیبل میشود.
چ. اپلاینسهای مورد استفاده در کنترل موقعیت عمودی انسیزورها
Intrusion arch — این دستگاه یک آرچوایر است که برای تصحیح دیپبایت استفاده میشود. در این دستگاه اکستروژن در مولرها و اینتروژن در انسیزورها اتفاق میافتد. این آرچوایر به وسیلهی قرار دادن خمهای tip-back در مزیال تیوبهای مولر فعال میشود.
Extrusion arch — این دستگاه یک آرچوایر است که برای تصحیح اپنبایت استفاده میشود. در این دستگاه اینتروژن در مولرها و اکستروژن در انسیزورها اتفاق میافتد.
ح. الاستیکها — کشهای الاستومری برای ایجاد نیروی مورد نیاز برای حرکت دندان، استفاده میشوند. انواع مختلفی از الاستیکها بر اساس هدف، موقعیت، و جهت آنها وجود دارد.
الاستیکهای کلاس I (الاستیکهای داخل فکی) — برای ایجاد کشش بین دندانها و گروههای دندانها در داخل همان قوس استفاده میشوند. این الاستیکها ممکن است برای تسهیل مکانیک sliding در حین رترکشن کانین استفاده شوند.
الاستیکهای کلاس II (الاستیکهای بین فکی) — از دندانی در بخش قدامی ماگزیلا (معمولا از کانین دائمی ماگزیلا) به دندانی در بخش خلفی مندیبل (معمولا به مولر اول دائمی مندیبل) بسته میشوند. این الاستیکها برای تصحیح مالاکلوژن کلاس II، برای کاهش اوربایت به وسیلهی اکسترود کردن مولر، برای رترکت کردن دندانهای قدامی ماگزیلا، و برای به حداقل رساندن از دست رفتن انکوریج در ماگزیلا در حین رترکشن انسیزورهای ماگزیلا استفاده میشوند.
الاستیکهای کلاس III (الاستیکهای بین فکی): از دندانی در بخش خلفی ماگزیلا (معمولا از مولر اول دائمی ماگزیلا) به دندانی در بخش قدامی مندیبل (معمولا به کانین دائمی مندیبل) بسته میشوند. این الاستیکها برای کمک به جلو آوردن (Protraction) دندانهای خلفی ماگزیلا، برای بهبود اورجت در یک رابطهی edge-to-edge یا کراسبایت قدامی، و برای استفاده از انکوریج بین فکی در حین رترکشن انسیزورهای مندیبل استفاده میشوند.
الاستیکهای کراسبایت — این الاستیکها برای کمک به تصحیح کراسبایت از پالاتال یک یا چند دندان ماگزیلا به باکال یک یا چند دندان مندیبل بسته میشوند. این الاستیکها علاوه بر ایجاد نیروهای مطلوب و مورد نظر ما، باعث اکستروژن دندانها هم میشوند و باید در بیماران با تمایل به اپنبایت و ارتفاع قدامی تحتانی صورت بلند، با احتیاط استفاده شوند.
الاستیکهای قدامی مورب (الاستیکهای میدلاین) — این الاستیکها از یک سمت دندانهای ماگزیلا به سمت دیگر دندانهای مندیبل بسته میشوند و از میدلاین عبور میکنند. این الاستیکها در تصحیح عدم انطباق میدلاینهای دندانی ماگزیلا و مندیبل استفاده میشوند.
- درمانهای زودهنگام
درمانهای زودهنگام برای کاهش یا جلوگیری از مشکلات ارتودنسی نسبتا شدید یا مشکلات بالقوه پیش از آن که دندانهای دائمی به طور کامل رویش یابند است. اغلب، درمان جامع بیشتر هنگامی که دندانهای دائمی رویش یافتهاند، اندیکاسیون دارد، مگر آنکه مشکل خیلی کوچک و لوکالیزه باشد. تنظیم اهداف در درمانهای زودهنگام خیلی مهم است. نقطهی پایانی (end point) باید به خوبی مشخص شود تا از درمانهای طولانی که به دورهی دندانی دائمی گسترش یابد پرهیز شود. تا زمان رویش دندانهای دائمی ریتنشن نیاز است، و چنین دستگاهها (devices)یی ممکن است با رویش دندانها تداخل کنند یا وقتی که دندانهای شیری میافتند ریتنشن از دست برود.
الف. کراودینگ و بینظمی دندانی — به وسیلهی فقدان فضای کافی برای مرتب شدن (alignment) دندانها یا تداخل با رویش طبیعی دندانها ایجاد میشود.
نگهداری فضا (در مواردی که دندانهای شیری از دست رفته است و فضا کافی است).
الف. بند و لوپ
ب. Distal shoe (قبل از رویش مولر دائمی)
پ. Lingual arch
ت. اپلاینس Nance (قوس ماگزیلا)
بازیابی فضا (از دست رفتن لوکالیزه فضا): زمانی که از دست رفتن فضا جزئی باشد اندیکاسیون دارد. (<۳ میلیمتر) الف. اپلاینس متحرک همراه با finger spring برای تیپ کردن دیستالی دندانها ب. هدگیر (برای قوس ماگزیلا) پ. lingual arch فعال شده (برای قوس مندیبل) ت. Lip bumper (برای قوس مندیبل) ث. اپلاینسهای ثابت محدود (۱) به دنبال بازیابی فضا، یک فضانگهدار قرار میگیرد. کراودینگ متوسط (<۴ میلیمتر) الف. اکسپنشن قوس (دربارهی این موضوع اختلاف نظر وجود دارد). ب. کشیدن کانینهای شیری (۱) قرض گرفتن فضا تا زمان رویش دندانهای دائمی (۲) در صورت کشیدن کانینهای شیری مندیبل Lingual arch لازم است چون که انسیزورهای دائمی لینگوالی و آپرایت خواهند شد و فضا از دست خواهد رفت. پ. فلیرینگ انسیزورها [بیرونزده کردن انسیزورها] (۱) اپلاینسهای ثابت (۲) اپلاینسهای متحرک کراودینگ شدید (>۴ میلیمتر)
الف. اکسپنشن قوس (دربارهی این موضوع اختلاف نظر وجود دارد).
ب. کشیدن متوالی (serial extraction)
(۱) کشیدن زمانبندیشدهی دندانهای شیری و در نهایت دندانهای دائمی
(۲) معمولا برای عدم تناسب فضای بزرگ استفاده میشود (بیش از ۱۰ میلیمتر در قوس)
(۳) توالی کشیدنها
(الف) در صورت نیاز، کشیدن انسیزورهای شیری
(ب) کشیدن کانینهای شیری تا امکان رویش و مرتب شدن انسیزورهای دائمی فراهم شود.
(پ) کشیدن مولرهای اول شیری تا رویش پرمولرهای اول دائمی را تسهیل کند (در حالت ایدهآل، قبل از رویش کانینهای دائمی).
(ت) کشیدن پرمولرهای اول دائمی تا امکان رویش و مرتب شدن کانینهای دائمی فراهم شود.
(۴) معمولا اوربایت زیاد نتیجهی تیپ لینگوالی انسیزورها به هر فضای اضافهای است.
(۵) برای دستیابی به ترتیب (alignment) ایدهآل، موقعیتدهی ریشهها، اوربایت ایدهآل، و بستن فضای اضافه، تقریبا همیشه نیاز به درمان جامع بعدی است.
ب. وجود فاصله و فضا در ناحیهی قدامی (Anterior spacing)
دیاستم میدلاین ماگزیلا کمتر از ۲ میلیمتر
الف. شایع است و خود به خود تصحیح میشود.
ب. مرحلهی جوجه اردک زشت
“Ugly duckling”
پ. وجود فاصله و فضای زیاد ممکن است نشاندهندهی دندان اضافه یا مزیودنس یا فقدان انسیزورهای لترال باشد.
ت. در صورتی که دغدغهی مسائل زیبایی مطرح باشد یا انسیزورهای سانترال مانع رویش انسیزورهای لترال یا کانینها شود، درمان ممکن است اندیکاسیون داشته باشد.
دیاستم میدلاین ماگزیلای بزرگتر از ۲ میلیمتر
الف. احتمالا خود به خود بسته نمیشود.
ب. اپلاینسهای ثابت ممکن است اندیکاسیون داشته باشند.
پ. انجام فرنکتومی پس از درمان، در صورتی که فضا دوباره به طور پایدار باز شود، یا مشکل جمع و برجسته شدن بافت پس از بستن فضا حل نشود.
وجود فاصله و فضای فراگیر (Generalized spacing)
الف. درمان به تأخیر میافتد مگر آن که شکایت از زیبایی مطرح باشد.
ب. اگر وجود فضا و فاصله بین دندانهای قدامی با پروتروژن همراه باشد، معمولا اپلاینسهای ثابت برای ایجاد حرکت بادیلی نیاز است.
پ. مشکلات رویشی
دندانهای شیری بیش از حد باقیمانده
الف. کشیدن دندان شیری برای کمک به رویش دندان دائمی
دندانهای شیری انکیلوز
الف. معمولا خود به خود تحلیل میروند.
ب. در صورتی که باعث تأخیر در رویش دندان دائمی شوند یا در صورتی که مسیر رویش دندان دائمی منحرف شود، کشیده میشوند.
پ. در صورتی که دندان جایگزین، غایب باشد، دندان شیری انکیلوز باید برای کاهش شانس نقص عمودی آلوئول کشیده شود.
رویش نابجا — رویش دندان در جایی که انتظارش را نداریم یا در جای دندان کناری.
الف. انسیزورهای لترال
(۱) ممکن است باعث از دست رفتن کانین شیری کنارش شود.
(۲) معمولا نشاندهندهی کافی نبودن فضا است.
(۳) در صورت یک طرفه بودن، میتواند باعث جابجایی میدلاین شود.
(۴) به وسیلهی خارج کردن کانینهای شیری یا بازیابی فضا درمان میشود.
ب. مولرهای اول ماگزیلا
(۱) ممکن است در جای مولر دوم شیری رویش یابد.
(۲) مولر در حال رویش باید آپرایت شود.
پ. کانینهای ماگزیلا
(۱) ممکن است منجر به نهفتگی کانین شود.
(۲) ممکن است انسیزور لترال کناری را تحلیل برد.
(۳) کشیدن کانین شیری اندیکاسیون دارد.
ت. دندانهای غایب — شایعترین دندانهای غایب دائمی (به جز مولرهای سوم).
پرمولرهای دوم مندیبل
الف. حفظ مولر دوم شیری میتواند یک گزینه باشد.
ب. ممکن است لازم باشد تا برای رسیدن به اکلوژن خلفی خوب و در هم فرو رفتن (interdigitation) کامل دندانها، مقداری از عرض مولر دوم شیری کم شود.
پ. خارج کردن زودهنگام مولر دوم شیری (در ۷ تا ۹ سالگی) ممکن است برای کمک به بسته شدن فضا انجام شود، اما این موضوع غیرقابلپیشبینی است، و احتمالا در آینده نیاز به درمان ارتودنسی است.
انسیزورهای لترال ماگزیلا
الف. جایگزینی دندان کانین و قرار دادن آن در موقعیت لترال یک گزینه است.
ب. حفظ فضا برای جایگزینی در آینده یک گزینه است.
پ. بهترین انتخاب میتواند به اکلوژن و خواستههای زیبایی بستگی داشته باشد.
ث. مشکلات روابط اکلوزال و اکلوژن
کراسبایت خلفی
الف. کراسبایت یک طرفه معمولا به دلیل شیفت مندیبل است.
ب. در صورتی که باعث شیفت شود، درمان باید آغاز شود.
(۱) ایجاد تعادل برای از بین بردن شیفت.
(۲) اکسپنشن ماگزیلا با استفاده از اپلاینسهای ثابت یا متحرک
کراسبایت قدامی
الف. علل استخوانی از دندانی تفکیک میشوند.
ب. موارد استخوانی ممکن است به خاطر دفیشنسی ماگزیلا یا رشد بیش از حد مندیبل باشد.
پ. موارد دندانی معمولا به سبب فضای ناکافی است. پس از ایجاد فضا، دندانها میتوانند به وسیلهی اپلاینسهای ثابت یا متحرک همراه یا بدون کشیدن دندانهای شیری مجاور، به جلو حرکت کنند.
پروتروژن دندانی ماگزیلا همراه با وجود فاصله و فضا
الف. ممکن است به سبب عدم تناسب استخوانی باشد.
ب. ممکن است به خاطر مکیدن شست یا انگشت باشد.
پ. در صورت وجود شکایت از زیبایی یا خطر تروما، درمان اندیکاسیون دارد.
ت. یک اپلاینس متحرک میتواند برای آپرایت کردن دندانها استفاده شود.
دیپبایت
الف. بایتپلیتها میتوانند برای باز کردن بایت خلفی مورد استفاده قرار گیرند و امکان رویش دندانهای خلفی در بیمارانی با ارتفاع تحتانی صورت کوتاه را فراهم کنند.
ب. در بیمارانی که نیاز به تصحیح اوربایت به وسیلهی اینتروژن دارند، این امر به دلیل عدم توانایی حفظ نتایج در دورهی دندانی مختلط، باید تا درمان جامع در آینده به تعویق افتد.
عادات دهانی و اپنبایت
الف. مکیدن پستانک و انگشت ممکن است سبب اورجت افزایش یافته، اوربایت کاهش یافته، و کراسبایت خلفی شود.
ب. اگر تا پیش از رویش انسیزورهای دائمی عادت متوقف شود، اغلب تغییرات منفی خود به خود حل میشود.
پ. مهمترین مسأله متقاعد کردن کودک است تا خودش بخواهد این کار را متوقف کند؛ در غیر این صورت، هر گونه درمانی احتمالا با شکست روبرو میشود.
ت. هر گونه یادآوری مفید است —باندپیچی انگشت، اپلاینس برای عادت.
ث. سیستم پاداش
ج. در صورت استفاده از اپلاینس، باید حدود ۶ ماه پس از آنکه به نظر رسید عادت از بین رفته است، در محل باقی بماند.
چ. اپنبایتهایی که پس از بین رفتن عادت باقی بمانند احتمالا ریشهی استخوانی دارند و ممکن است نیاز به درمانهای پیچیدهتر داشته باشند. - اصلاح رشد
(Growth Modification)
درمان مشکلات استخوانی پیش از بلوغ (Preadolescence)
زمان بندی اصلاح رشد
اصلاح رشد موفق تنها میتواند در حین دورهی زمانی رشد اتفاق بیفتد. اصلاح زودهنگام اغلب نیاز به درمان مجدد دارد. زیرا رشد نامطلوب ادامه مییابد. صبر کردن تا زمانی که همهی دندانهای دائمی رویش یابند ممکن است برای اصلاح رشد خیلی دیر باشد، به خصوص در دختران (چون که رشدشان زودتر از پسرها متوقف میشود).
الف. درمان دفیشنسی مندیبل (کلاس II)
به طور نظری هدگیر مانع رشد به جلوی ماگزیلا میشود، در حالی که اپلاینسهای فانکشنال رشد مندیبل را تحریک میکنند، اما در عمل فرقشان کمتر مشخص است.
زمان بندی باید برای زمانی باشد که مندیبل فعالانه رشد میکند، قبل از پیک رشد بلوغ.
اپلاینسهای فانکشنال
الف. اغلب رشد مندیبل را شتاب میدهند یا تغییر جهت میدهند، اما به نظر نمیرسد که افزایش بلندمدت اندازه اتفاق بیفتد.
ب. همچنین، یک نیروی مهارکننده بر رشد ماگزیلا، ایجاد میکنند.
پ. دندانهای مندیبل رو به قدام و دندانهای ماگزیلا رو به خلف حرکت میکنند.
هدگیر
الف. یک نیروی مهارکننده بر رشد ماگزیلا قرار میدهد و امکان رشد کردن نرمال مندیبل را فراهم میکند تا به موقعیت مناسب با ماگزیلا برسد.
ب. نیروهای رو به خلف را تنها بر دندانهای ماگزیلا و معمولا مولرهای اول اعمال میکند.
ب. درمان نقص عمودی (صورت کوتاه)
هدگیر سرویکال نیروی اکستروزیو بر مولرهای ماگزیلا وارد میکند که باعث رویش آنها میشود.
اپلاینسهای فانکشنال امکان رویش دندانهای خلفی بالا و پایین را فراهم میکنند.
پ. درمان رشد عمودی بیش از حد (صورت بلند)
هدگیر High-pull متصل به مولرها مانع رویش دندانهای خلفی ماگزیلا میشود.
دستگاه فانکشنال به همراه بایتبلاک برای ممانعت از رویش دندانهای خلفی به کار میرود.
ت. درمان دفیشنسی ماگزیلا
دفیشنسی عرضی میتواند با اکسپنشن درمان شود.
دفیشنسی قدامی-خلفی (کلاس III) میتواند با فیسماسک (هدگیر معکوس، هدگیر بیرونآورنده) درمان شود. (تصویر ۲۰)
الف. نیروی رو به جلو بر ماگزیلا اعمال میشود.
ب. تحریک رشد در درزهای ماگزیلا
پ. اغلب پس از اکسپنشن سریع برای گسستن درزها به کار میرود.
ت. زمان ایدهآل برای تحریک رشد ماگزیلا زودتر (۸ تا ۹ سالگی) است (زیرا ماگزیلا زودتر از مندیبل رشد میکند).
ث. درمان رشد اضافی مندیبل
درمان chin cup یا chin cap برای مهار رشد مندیبل
الف. عموما به جای ممانعت از رشد، جهت رشد مندیبل را به سمت پایین تغییر میدهد.
ب. در افراد با صورت بلند منع تجویز دارد.
ج. درمان عدم تقارن صورت
آسیمتری صورت ممکن است به سبب یک ناهنجاری مادرزادی یا یک شکستگی زودهنگام کندیل باشد.
اپلاینسهای فانکشنال نامتقارن ممکن است مفید باشند.
جراحی زودهنگام زمانی که آسیمتری به طور پیشروندهای بدتر میشود ممکن است اندیکاسیون داشته باشد. - درمان جامع
هنگامی که تمام دندانهای دائمی رویش یافته باشند، یک سری کامل از اپلاینسهای ثابت میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
الف. تصمیم به کشیدن یا نکشیدن دندانها
نیاز به اکسترکشن (معمولا پرمولرهای اول) معمولا توسط میزان کراودینگ مشخص میشود. زمانی که فضا نیاز باشد، قوسها میتوانند گسترش یابند و دندانهای قدامی به سمت جلو متمایل شوند اما تنها به میزان محدودی این کار ممکن است زیرا دندانها نیاز به ساپورت استخوانی دارند. گسترش خیلی زیاد ممکن است ناپایدار باشد و دندانها را در جایی قرار دهد که از نظر پریودنتال دچار مشکل شوند. گزینهی جایگزین ایجاد فضا با کشیدن دندانها است.
ممکن است برای استتار (کاموفلاژ) یک مالاکلوژن کلاس II یا کلاس III، از کشیدن پرمولرها در یک قوس، تنها برای رسیدن به رابطهی کانینی کلاس I و اوربایت و اورجت نرمال استفاده شود. این مورد یکی دیگر از اندیکاسیونهای اکسترکشن است. پرمولرهای بالا برای کاموفلاژ یک مالاکلوژن کلاس II کشیده میشوند؛ پرمولرهای پایین برای کاموفلاژ مالاکلوژن کلاس III کشیده میشوند.
ممکن است ملاحظات زیبایی برای کشیدن یا نکشیدن دندانها مطرح باشد زیرا موقعیت دندانهای قدامی بر پر بودن لبها تأثیر میگذارد.
کشیدن پرمولرها و آپرایت کردن انسیزورها عموما اوربایت را افزایش میدهد، در حالی که مرتب کردن کراودینگهای دندانی متوسط بدون کشیدن، انسیزورها را بیرونزده کرده و اوربایت را کاهش میدهد.
اغلب برای تصمیمگیری مرز مشخصی وجود ندارد، و اندیکاسیونها و کنترااندیکاسیونهای مختلفی باید مدنظر قرار گیرد.
اندیکاسیونهای کشیدن
الف. میزان زیاد کراودینگ دندانی (عدم تناسب طول قوس).
ب. اوربایت اندک، یا وجود اپنبایت.
پ. انسیزورهای بیرونزده (flared).
ت. لبهای پر و بیرونزده.
ث. زاویهی نازولبیال حادّه.
ج. تحلیل قدامی یا لثهی چسبندهی نازک یا کم.
چ. کاموفلاژ رابطهی کلاس II یا کلاس III.
ح. غیبت یا مشکلات شدید دندانهای دیگر.
خ. اکلوژن نامتقارن (کلاس II یا کلاس III یک طرفه).
کنترااندیکاسیونهای کشیدن
الف. کراودینگ اندک، یا وجود فاصله و فضا (spacing)
ب. اوربایت عمیق
پ. انسیزورهای آپرایت
ت. لبهای تخت و برگشته
ث. زاویهی نازولبیال منفرجه
ب. مراحل درمان جامع
مرتب کردن (Alignment) — عموما به وسیلهی سیمهای سبک و منعطف در ابتدا و به دنبال آن با سیمهای کمی سفتتر انجام میشود.
تصحیح اوربایت (تنظیم ارتفاع) —تصحیح اوربایت قبل از تصحیح رابطهی مولری و بستن فضا ضروری است زیرا یک اوربایت عمیق مانع عقب بردن انسیزورها به اورجت نرمال میشود.
الف. اکستروژن دندانهای خلفی میتواند برای بیماران با ارتفاع تحتانی صورت کوتاه مطلوب باشد اما در بیمارانی با صورت بلند کنترااندیکاسیون دارد.
ب. اینتروژن دندانهای قدامی ماگزیلا یا مندیبل بستگی به ویژگیهای زیبایی صورت دارد.
پ. همچنین بیرونزده کردن دندانهای قدامی، بهویژە در درمان بدون کشیدن دندان، ممکن است اوربایت را کاهش دهد.
تصحیح رابطهی مولری
الف. اصلاح رشد
ب. الاستیکهای بین قوسی
پ. حرکت دیستالی مولرهای بالا
بستن فضا
الف. در صورتی که مولرها برای رسیدن به رابطهی کلاس I حرکت کرده باشند یا اگر دندانها کشیده شده باشند، بستن فضا لازم است.
ب. بسته به اینکه در هر قوس چه میزان فضا باید بسته شود، انکوریج مورد نیاز در هر قوس متفاوت است.
پ. الاستیکهای بین قوسی، نیروی خارج دهانی (هدگیر)، یا استفاده از TADها؛ ممکن است به حفظ انکوریج حین بستن فضا کمک کند.
تصحیح ریشه
الف. بهویژہ زمانی که فضا بسته میشود، دندانها ممکن است به داخل فضای اکسترکشن تیپ شده باشند، و برای بهبود ثبات، و سلامت پریودنتال، نیاز باشد تا ریشهها موازی شوند.
ب. ممکن است انسیزورها حین عقب بردن (رترکشن) آپرایت شده باشند و نیاز باشد که به ریشهها تورک لینگوالی اعمال شود.
تنظیم جزئیات و مراحل پایانی درمان (Detailing And finishing)
الف. داخل قوس — تنظیم موقعیت نهایی دندانها به وسیلهی براکتگذاری مجدد دندانهایی که اشتباه براکتگذاری شدهاند یا به وسیلهی خمهای کوچکی در سیم برای از بین بردن عدم تناسبهای کوچک در هر سه بعد: چرخش (rotation)، روابط عمودی، و تورک، انجام میشود.
ب. بین قوسی — قرار دادن و تثبیت (settling) اکلوژن در یک رابطهی محکم و دقیق (solid) میتواند با استفاده از سیمهای سبک (light) یا الاستیکهای عمودی یا با استفادهی بیمار از positioner (یک اپلاینس ساخته شده از لاستیک یا پلاستیک که دندانها را در موقیعت ایدهآل بازنشانی میکند) انجام شود.
ملاحظات خاص
الف. عدم تناسب اندازهی دندانها (دیسکرپنسی بولتون) — کوچکتر یا بزرگتر بودن دندانهای یک قوس نسبت به قوس دیگر، میتواند بر درهمرفتن کاسپهای دندانهای مقابل (intercuspation) و اورجت تأثیر بگذارد. دندانهای بزرگ (بیشتر پرمولر دوم مندیبل) ممکن است نیاز به ریداکشن اینترپروگزیمال (IPR) برای کاهش عرض داشته باشند. دندانهای کوچک (اغلب انسیزورهای لترال ماگزیلا) ممکن است نیاز به بیلدآپ داشته باشند تا فضا را پر کنند، یا ممکن است این عدم تناسب به وسیله IPR انسیزورهای پایین پوشیده شود. عدم تناسبهای کوچک ممکن است به وسیلهی تیپ کردن یا اعمال تورک بر دندان برای پرکردن فضای بیشتر، پوشیده شوند.
ب. رشد نامطلوب — بیمارانی که پیشبینی میشود الگوی رشد نامطلوب کلاس II یا کلاس III داشته باشند، ممکن است درمانشان با استفاده از هدگیر در شب ادامه یابد (به عنوان مثال، برای کنترل رشد بیشتر).
پ. درمان بیش از حد — در مواردی که بازگشت دیسکرپنسی قدامی-خلفی (کلاس II یا III)، کراسبایت، یا چرخش (rotation) پیشبینی میشود، ممکن است در درمان، با پیشبینی اینکه در آینده تا حدی برمیگردند، آنها را بیش از حد تصحیح کنیم.
ت. فیبروتومی سوپراکرستال — الیاف لثهای سوپراکرستال مقداری نیروی کششی (الاستیک) اعمال میکنند که ممکن است دندانها را پس از درمان حرکت دهد، بهویژە چرخش (rotation). مشاهده شده که قطع این الیاف، این تمایل را به طور قابل توجهی کاهش میدهد اما کاملا حذف نمیکند. - ریتنشن
الف. اهداف ریتنشن
فراهم کردن زمان برای سازماندهی مجدد الیاف پریودنتال و لثه
الف. ظرف ۳ تا ۴ ماه سازماندهی مجدد قابل توجه PDL اتفاق میافتد، و در این مدت ریتنشن تماموقت توصیه میشود.
ب. پس از ۴ ماه تا حدود ۱۲ ماه ریتنشن پارهوقت توصیه میشود تا امکان سازماندهی مجدد کاملتر PDL فراهم شود. ریتنشن بلندمدت اغلب توصیه میشود.
جلوگیری از اینکه فشار بافت نرم موقعیت دندان پس از درمان را تغییر دهد.
نگه داشتن موقعیت جدید دندانها تا زمانی که رشد تکمیل شود.
الف. ریتنشن پس از تصحیح کلاس II — بازگشت ممکن است اتفاق بیفتد، بهویژە در بیمارانی که در درمان از الاستیکهای کلاس II استفاده کردهاند. همچنین ممکن است رشد نامطلوب اتفاق بیفتد، و بیمار میتواند به طور محدود از یک هدگیر یا اپلاینس فانکشنال استفاده کند.
ب. ریتنشن پس از درمان کلاس III — بازگشت ممکن است اتفاق بیفتد، بهویژە به خاطر ادامه یافتن رشد مندیبل.
پ. ریتنشن پس از تصحیح اوربایت — یک ریتینر با آکریل در لینگوال انسیزورهای بالا معمولا جلوی عمیق شدن بایت را میگیرد.
ت. ریتنشن پس از تصحیح اپنبایت — ادامه یافتن عادت مکیدن انگشت (یا تانگ تراست، اگرچه در این مورد اختلاف نظر وجود دارد) ممکن است انسیزورها را اینترود کرده، یا باعث جدا شدن دندانهای خلفی شود که به آنها اجازهی رویش میدهد. در غیاب یک علت مشخص، بازگشت اپنبایت معمولا به خاطر رویش دندانهای خلفی است تا اینتروژن انسیزورها.
ث. ریتنشن پس از مرتب شدن انسیزورهای پایین — با یا بدون رشد، فشار حاصل از لب ممکن است باعث کراودینگ انسیزورهای پایین شود. شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد فشار حاصل از مولرهای سوم باعث کراودینگ انسیزورها میشود. رشد تأخیری مندیبل، حتی در افرادی که درمان ارتودنسی انجام ندادهاند، یک عامل احتمالی کراودینگ انسیزورها است.
ج. در صورتی که دندانها در موقعیتی قرار گیرند که ذاتا ناپایدار است، ممکن است نیاز به ریتنشن دائمی باشد. جدای از این موضوع، ریتنشن بلندمدت اغلب توصیه میشود.
ب. ریتینرهای متحرک
ریتینر Hawley
الف. کلاسپها برای ریتنشن و یک کمان (bow) بیرونی به همراه لوپهایی برای تنظیم، در آن به کار رفته است.
ب. آکریل روی کام میتواند به عنوان یک بایتپلیت بالقوه برای کنترل اوربایت نقش ایفا کند.
پ. کمان (bow) بیرونی، موقعیت و روتیشن انسیزورها را حفظ میکند.
ت. کلاسپها یا سیمهایی که از اکلوژن میگذرند ممکن است باعث جدا کردن و باز کردن فضا، یا ممانعت از بستن فضای باقیمانده یا ایجاد شده شوند.
ریتینر wrap around
الف. مشابه ریتینر Hawley است اما بدون سیمهایی که از اکلوژن میگذرند.
پوزیشنر (Positioner)
الف. ممکن است به عنوان وسیلهی finishing و سپس به عنوان retainer به کار روند.
ب. حجیم هستند و ممکن است به خوبی تحمل نشوند.
پ. روابط درون و میان قوسی را حفظ میکنند.
پ. ریتینرهای ثابت
سیمهای منعطف لینگوالی که به هر کدام از دندانها باند شده است یا سیمهای انعطافناپذیر که معمولا به دو دندان باند شده، بهویژە بین کانینهای پایین.
حفظ موقعیت انسیزورهای پایین.
بسته نگه داشتن دیاستم.
حفظ فضا برای یک پونتیک یا ایمپلنت
بسته نگه داشتن فضای اکسترکشن
ت. ریتینرهای فعال
برای مرتب کردن مجدد دندانهای نامرتب
دندانهای نامرتب روی یک مدلی دوباره چیده میشوند، و ریتینر بر اساس چینش جدید ساخته میشود.
ریتینر نیاز به مقداری انعطاف پذیری دارد تا روی دندانهای نامرتب منطبق شود.
ممکن است IPR برای فراهم کردن فضا برای چرخش دندانها نیاز باشد.
۱۴. درمان بزرگسالان و بالغین (adults) و درمان میان رشتهای
درمان ارتودنسی بزرگسالان (adult) در بیشتر موارد مشابه درمان کودکان است با چند تفاوت.
الف. ملاحظات روانی — معمولا انگیزه و محرک درونی دارند، در مقایسه با کودکان که اغلب محرکشان والدینشان هستند. بزرگسالان عموما پذیرش بیشتری دارند و بهداشت دهانشان را بهتر رعایت میکنند. معلوم بودن اپلاینسها ممکن است یکی از دغدغههایشان باشد، و درخواست براکتهای سرامیکی، لینگوالی، یا نامرئی (الاینرها) در بزرگسالان محتملتر است.
بهبود پریودنتال — انگیزه بیمار ممکن است نیاز به بهبود موقعیت دندانها برای مسائل پریوتودنتال باشد.
ترمیمی — انگیزه بیمار ممکن است برای دستیابی به ترمیم مطلوب یا جایگزینی دندانهای از دست رفته باشد.
TMJ — بیماران ممکن است برای بهبود نقص کارکرد TMJ، برای درمان ارتودنسی ارجاع شوند. دربارهی این موضوع بحث و اختلاف نظر زیادی وجود دارد؛ درمان ارتودنسی یک روش اصلی برای درمان مشکلات TMJ در نظر گرفته نمیشود.
ب. جنبههای پریودنتال درمان بزرگسالان
هر گونه شرایط و مشکلات پریودنتال باید پیش از شروع درمان ارتودنسی پایدار شود.
بهداشت دهانی خوب باید حفظ شود چون ژنژویت در بزرگسالان ممکن است به بیماری پریودنتال [پریودنتیت] پیشرفت کند؛ که این موضوع در کودکان نادر است.
ارتفاع و شرایط لثهی چسبنده باید برای جلوگیری از تحلیل، تحت نظر باشد.
بیمارانی با سابقهی بیماری پریودنتال باید تحت نظر باشند و یک برنامهی maintenance زود به زود (هر ۲ تا ۴ ماه) داشته باشند.
لیگاتورهای استیل نسبت به لیگاتورهای الاستومریک پلاک کمتری میگیرند.
روی دندانهایی که ساپورتشان کاهش یافته میتوان نیروهای کمتری اعمال کرد، زیرا مساحت PDL کاهش یافته است.
بستن فضاهای قدیمی اکسترکشن ممکن است به دلیل ریمادلینگ و باریک شدن استخوان آلوئول سخت باشد.
توالی مناسب درمان بین رشتهای — کنترل بیماری (پوسیدگی، بیماری پریودنتال)؛ حرکت دندانی ارتودنتیک؛ درمان نهایی (ریکانتورینگ استخوان پریودنتال، ترمیمهای نهایی مانند روکشها، بریجها، ترمیمهای ایمپلنت)
پ. نبود رشد
از آنجا که بالغین از مزیت رشد مندیبل در حین درمان بهرهمند نیستند، تمام اصلاحات بین قوسی باید به صورت دندانی یا جراحی انجام شود.
بدون وجود رشد برای تقویت تغییرات دندانی، ممکن است درمان به طور کلی آهستهتر پیش برود، اگرچه ممکن است حرکت دندان به خودی خود با همان سرعت پیش برود.
۱۵. درمان ترکیبی جراحی و ارتودنسی
الف. اندیکاسیونها — وقتی یک مشکل برای درمان ارتودنسی تنها، بیش از حد شدید باشد، جراحی اندیکاسیون مییابد.(تصویر ۲۱)
ب. اقدامات جراحی — روشهای تنها یا ترکیبی از روشها در ماگزیلا و مندیبل میتواند انجام شود تا یک مالاکلوژن تصحیح شده و به روابط فانکشنال اسکلتی خوب همراه با بهبود زیبایی دست یابیم.
اصلاحات قدامی-خلفی
الف. جراحی ماگزیلا
(۱) جلو آوردن (advancement) برای اصلاح کلاس III — انجام down fracture لفورت I ماگزیلا، آن را متحرک میکند به طوری که میتواند جلو بیاید.
(۲) عقب بردن (setback) برای اصلاح کلاس II — جابجایی کل ماگزیلا به عقب سخت یا غیرممکن است؛ در صورتی که بخواهیم این کار را انجام دهیم، معمولا یک پرمولر کشیده میشود، و سگمان قدامی به سمت خلف جابجا میشود (استئوتومی سگمنتال)
ب. جراحی مندیبل
(۱) جلو آوردن (Advancement) برای اصلاح کلاس II — انجام BSSO ی راموس ارجحترین روش است. پاراستزی یک عارضهی جانبی شایع است که معمولا ظرف ۲ تا ۶ ماه از بین میرود، اما در ۲۰ تا ۲۵ درصد بیماران تغییرات حسی طولانیمدت ادامه مییابد.
(۲) عقب بردن (setback) برای اصلاح کلاس III — انجام BSSO همچنین میتواند برای جابجایی رو به عقب مندیبل استفاده شود. کاهش ظرفیت راه هوایی که منجر به آپنهی احتمالی در هنگام خواب میشود، ممکن است استفاده از روشهای عقب بردن مندیبل را محدود کند، بنابراین به جای آن اغلب برای تصحیح کلاس III از جلو آوردن ماگزیلا استفاده میشود.
اصلاحات عمودی
الف. جراحی ماگزیلا
(۱) جابجایی فوقانی (superior repositioning) برای اصلاح اپنبایت — لفورت I برای جابجایی رو به بالای ماگزیلا استفاده میشود، که امکان چرخش و بسته شدن خود به خود مندیبل را برای تصحیح اپنبایت و کوتاه شدن صورت فراهم میکند.
(۲) جابجایی تحتانی (Inferior repositioning) برای اصلاح دیپبایت — جابجایی ماگزیلا به سمت پایین باعث چرخش و باز شدن مندیبل برای کاهش اوربایت و بلند شدن صورت میشود. این کار یکی از روشهای جراحی، با کمترین ثبات و پایداری است.
ب. جراحی مندیبل
(۱) روشهای جراحی مندیبل برای چرخاندن و بستن آن (برای تصحیح اپنبایت) توصیه نمیشود زیرا این روشها باعث چرخش رو به پایین زاویهی گونیال و کشیده شدن عضلات Pterygomandibular sling میشوند، که خود باعث عدم پایداری میشود.
(۲) چرخش به پایین و رو به قدام مندیبل (برای اصلاح دیپبایت) میتواند برای بیماران دارای دیپبایت و ارتفاع تحتانی صورت کوتاه به وسیلهی BSSO انجام شود (tripoding).
اصلاحات عرضی — برای تصحیح کراسبایت، ماگزیلا میتواند در حین انجام روش لفورت I گشاد یا تنگ شود. تغییر عرض مندیبل سختتر است.
الف. گشاد کردن (expansion) ماگزیلا — میتواند با جراحی به صورت قرار دادن سگمانهای جانبی در موقعیت ایدهآل انجام شود، یا به صورت اکسپنشن سریع به کمک جراحی، بدین صورت که با ایجاد برشهای جراحی، سگمانهای جانبی آزاد میشوند. اکسپنشن به وسیلهی یک jack screw، همانطور که در نوجوانان پیش از پایان بلوغ (adolescent) انجام میشود، انجام میشود.
ب. تنگ کردن (constriction) ماگزیلا — میتواند با جراحی انجام شود بدین صورت که با حذف استخوان امکان تنگ کردن سگمانهای جانبی فراهم میشود.
جنیوپلاستی (Genioplasty) — چانه میتواند برای بهبود زیبایی، با استفاده از استئوتومی یا با افزودن ایمپلنت، بزرگ (augment) شود. استئوتومی sliding روش ارجح است و میتواند برای جابجایی چانه در هر سه بعد استفاده شود. کوچک کردن (reduction) عموما کمترین قابلیت پیشبینی تغییرات زیبایی را دارد.
پ. زمانبندی جراحی
انجام جراحی قبل از جهش رشدی بلوغ نادر است به جز در مواردی با تأثیرات روانی قابل توجه بدشکلی (deformity) صورت. در این موارد، انتظار میرود که نیاز باشد اقدامات در آینده دوباره انجام شود.
در مواردی که رشد بیش از حد وجود دارد، مانند کلاس III با رشد بیش از حد مندیبل، جراحی باید تا اتمام رشد به تأخیر بیفتد. در غیر این صورت مندیبل ممکن است به رشد خود ادامه دهد و رابطهی کلاس III باز گردد.
در مواردی که نقص رشد وجود دارد، مانند کلاس II با مندیبل کوچک، جراحی میتواند زودتر در نظر گرفته شود.
موارد استثنایی که جراحی زودهنگام اندیکاسیون دارد شامل بیمارانی با نقص مادرزادی رشد یا بیمارانی است که به دلیل انکیلوز مندیبل، رشد محدود شده است. در این موارد، از آن جا که بدون اصلاح، نقص رشد به طور پیشروندهای بدتر میشود، اصلاح لازم است.
ت. توالی درمان ترکیبی ارتو-جراحی
ملاحظات قبل از درمان — قبل از شروع درمان باید بیماریها کنترل شوند و بهویژە، سلامت خوب لثه و لثه چسبنده (attachment) کافی ایجاد شده باشند. معمولا نیاز است تا مولرهای سوم رویشنیافته یا نهفته قبل از جراحی (۶ تا ۹ ماه قبل) به خوبی حذف شوند تا امکان ترمیم استخوان خوب در آن ناحیه فراهم شود.
درمان ارتودنسی برای مرتب کردن دندانها داخل هر قوس و حذف جبرانهای دندانها که ممکن است عدم تناسب اسکلتی اصلی را بپوشاند، انجام میشود. برای مثال، در بیماران کلاس III، انسیزورهای پایین اغلب آپرایت و انسیزورهای بالا بیرونزده هستند، که بدین ترتیب کراسبایت قدامی کم دیده میشود. با بیرونزده کردن انسیزورهای پایین و آپرایت کردن انسیزورهای بالا، کراسبایت شدیدتر میشود، که امکان حرکت بیشتر فکها را برای تصحیح عدم تناسب فراهم میکند. قبل از جراحی، برای اطمینان از اینکه با انجام جراحی اکلوژن جفت (fit) خواهد شد، مدلهایی تهیه میشوند.
جراحی در حالی انجام میشود که اپلاینسهای ارتودنسی متصل هستند. سیمهای انعطافناپذیر (rigid) برای ثابت کردن (stabilizing) دندانها در اپلاینسها قرار دارند. فکها طبق اصلاحات برنامهریزی شده جا به جا میشوند و با استفاده از RIF یا (به ندرت) IMF در جای خود نگه داشته میشوند. یک رژیم غذایی نرم به مدت ۶ تا ۸ هفته پس از جراحی لازم است.
بیمار برای ادامهی درمان ارتودنسی باز میگردد که معمولا حدود ۶ ماه برای تنظیم جزئیات اکلوژن و پایان کار (finishing) طول میکشد.
ابتدا جراحی (surgery first) — این یک دیدگاه است که انجام زودتر جراحی در توالی درمان ترکیبی ارتو-جراحی را ترغیب میکند؛ تا ابتدا روابط اسکلتی تصحیح شود و از مزیت حرکت دندانی سریع (rapid acceleratory phenomenon) که بلافاصله پس از جراحی اتفاق میافتد، بهره ببریم.
ث. بیشینه کردن حرکات استخوانی
در جراحی تصحیح اکلوژن کلاس II، خارج کردن پرمولرهای مندیبل به همراه بستن فضای آن، اورجت پیش از جراحی را افزایش میدهد و امکان حرکت بیشتر فکها با جراحی را برای اصلاح کلاس II فراهم میکند. این کار برای بیماری که نیاز به تغییرات زیبایی حداکثری دارد توصیه میشود، که معمولا برای جلو آوردن فک پایین استفاده میشود.
در جراحی تصحیح اکلوژن کلاس III، در صورتی که هدف، برای دستیابی به زیبایی مطلوب، حداکثر کردن حرکت استخوانی باشد، ممکن است پرمولرهای بالا کشیده شوند تا پیش از جراحی، کراسبایت قدامی شدیدتری ایجاد شود.
ج. پایداری و ثبات روشهای جراحی ارتوگناتیک (تصویر ۲۲).
تصویر ۱: نمایی از سینکوندروزهای قاعدهی جمجمه، که محل این مکانهای رشدی مهم را نشان میدهد.
تصویر ۲: هنگامیکه رشد بافت نرم اطراف، ماگزیلا را به سمت جلو و پایین جابجا میکند، در درزهای فوقانی و خلفی ماگزیلا، فضا باز میشود و استخوان جدید به هر دو طرف درز افزوده میشود.
تصویر ۳: ریمودلینگ (Remodeling) قوس کام (که کف بینی هم هست)، آن را در همان جهتی که در حال جابجایی است، حرکت میدهد: استخوان از کف بینی حذف میشود و به سقف دهان افزوده میشود. در سطح قدامی، استخوان حذف میشود که تا حدودی جابجایی به سمت جلو را خنثی میکند. زمانی که قوس کام به سمت پایین حرکت میکند، همان فرآیند ریمودلینگ استخوان باعث عریضتر شدن آن میشود.
تصویر ۴: منحنیهای رشد ماگزیلا و مندیبل در کنار منحنیهای اسکامون نشان داده شده است. رشد فکین بین منحنیهای رشد عصبی و عمومی بدن است. مندیبل نسبت به ماگزیلا به منحنی عمومی بدن نزدیکتر است. شتاب در رشد عمومی بدن در هنگام بلوغ که فکین را هم تحت تأثیر قرار میدهد، مشابه افزایش چشمگیر تکامل اندامهای جنسی است. انقباض بافتهای لنفاوی هم در همین زمان اتفاق میافتد.
تصویر ۵: رشد را میتوان بر اساس قد یا وزن در هر سن، یا بر اساس میزان تغییرات در هر فاصلهی زمانی مشخص، رسم کرد. به نموداری مانند نمودار مشکی، منحنی فاصلهای میگویند، در حالی که به نموداری مانند نمودار زرشکی منحنی سرعت میگویند. رسم سرعت به جای فاصله، مشاهدهی افزایش یا کاهش شتاب نرخ رشد را آسانتر میکند. اطلاعات این تصویر مربوط به رشد پسری از اشراف فرانسوی در اواخر قرن ۱۸ میلادی است، که رشدش مطابق با الگوی معمول است. به شتاب رشد در نوجوانی (adolescence)، که در این فرد حدود ۱۴ سالگی است، توجه کنید.
تصویر ۶: اورجت به صورت همپوشانی افقی انسیزورها تعریف میشود. به طور طبیعی، انسیزورها با هم در تماس هستند، به طوری که انسیزورهای بالا تنها به اندازهی ضخامت لبههای بالاییها از انسیزورهای پایین جلوتر هستند (در واقع ۲ تا ۳ میلیمتر اورجت طبیعی است). اگر انسیزورهای پایین جلوتر از انسیزورهای بالا باشند، به این حالت اورجت معکوس یا کراسبایت قدامی میگویند.
تصویر ۷: کراسبایت خلفی میتواند دندانی باشد، همانند بیماری که عرض کام کافی دارد (به عبارت دیگر فاصله AB تقریبا برابر فاصله CD است)، یا میتواند به دلیل عرض کام ناکافی، اسکلتی باشد (فاصله CD به طور قابل توجهی از فاصلهی AB بزرگتر است).
تصویر ۸: A – C، تحدب یا تقعر نیمرخ ناشی از عدم تناسب در اندازهی فکها است اما به خودی خود اینکه کدام فک مشکل دارد را نشان نمیدهد. نیمرخ صورتی محدب (A) نشاندهندهی رابطهی کلاس II فکی است، که میتواند ناشی از بیرونزدگی ماگزیلا یا داخل بودن مندیبل باشد. نیمرخ مقعر (C) نشاندهندهی رابطهی کلاس III است، که میتواند ناشی از عقب بودن ماگزیلا یا بیرونزده بودن مندیبل باشد.
تصویر ۹: تعریف لندمارکهای سفالومتری (آن گونه که در مقطع جمجمه دیده میشوند) A، داخلی ترین نقطهی کانتور پره ماگزیلا بین خار قدامی بینی (ANS) و دندان انسیزور. ANS (خار قدامی بینی)، رأس خار قدامی بینی (گاهی به صورت نقطهی فوقانی یا تحتانی کانتور خار در جایی که ۳ میلیمتر ضخامت دارد بیان میشود). B، داخلی ترین نقطهی کانتور مندیبل بین دندان انسیزور و چانهی استخوانی. Ba یا basion، پایینترین نقطه روی لبهی قدامی فورامن مگنوم، در قاعدهی clivus. بGn یا gnathion، مرکز لبهی تحتانی سمفیز مندیبل (به عبارت دیگر پایین چانه). Na یا nasion، نقطهی قدامی فصل مشترک استخوانهای بینی و فرونتال. PNS یا posterior nasal spine، رأس خار خلفی استخوان پالاتین، در محل اتصال کام نرم و سخت. Pog یا Pogonion، قدامیترین نقطهی کانتور چانه.
تصویر ۱۰: تعریف لندمارکهای سفالومتری (آن گونه که در رسم (tracing) لترال سفالومتری دیده میشود). ۱، Bo (نقطهی بولتون)، بالاترین نقطه در انحنای رو به بالای رتروکندیلار فوسای استخوان اکسیپیتال. ۲، Ba یا Basion، پایینترین نقطهی لبهی قدامی فورامن مگنوم، در قاعدهی clivus. 3، Ar ا (articular) نقطهی تقاطع بین سایهی قوس زایگوما و حاشیهی خلفی راموس مندیبل. ۴، Po یا Porion، نقطهی میانی کانتور فوقانی کانال شنوایی خارجی (پوریون آناتومیک)، یا نقطهی میانی کانتور فوقانی میلهی گوش فلزی سفالومتر (پوریون ماشینی). ۵، SO (سینکندروز اسفنواکسیپیتال)، محل اتصال بین استخوانهای اکسیپیتال و basisphenoid (در صورتی که عریض باشد، لبهی بالایی در نظر گرفته میشود). ۶، S یا Sella، نقطهی میانی حفرهی سلاتورسیکا. ۷، Ptm (پتریگو ماگزیلاری فیشور)، نقطهای در قاعدهی فیشور جایی که دیوارههای قدامی و خلفی به هم میرسند. ۸، Or (اربیتاله) پایینترین نقطهی لبهی تحتانی اربیت. ۹، ANS (خار قدامی بینی)، نوک خار قدامی بینی (گاهی به صورت نقطهای روی کانتور فوقانی یا تحتانی خار در جایی که خار ۳ میلیمتر ضخامت دارد بیان میشود). ۱۰، نقطهی A، داخلیترین نقطه بر روی کانتور پرهماگزیلا بین خار قدامی بینی و دندان انسیزور. ۱۱، نقطهی B، داخلی ترین نقطه بر روی کانتور مندیبل بین دندان انسیزور و چانهی استخوانی. ۱۲، Pog (پوگونیون)، قدامیترین نقطه بر روی کانتور چانه. ۱۳، Me (منتون)، تحتانیترین نقطه بر روی سمفیز مندیبل (به عبارت دیگر کف چانه). ۱۴، Go (گونیون)، نقطهی میانی کانتور اتصال دهندهی راموس و بادی مندیبل.
تصویر ۱۱، A-C، دایرههای سفید، مرکز مقاومت در موقعیت ابتدایی دندان را نشان میدهند. دایرههای تیره، مرکز مقاومت که در جهت نیرو جابجا شده را نشان میدهند. نیرویی که به مرکز مقاومت اعمال شود باعث میشود تمام نقاط دندان به یک میزان و در یک جهت جابجا شوند. به این نوع از حرکت، حرکت انتقالی یا بادیلی میگویند.
تصویر ۱۲: A-C، نیرویی که به یک براکت اعمال میشود و در راستای مرکز مقاومت اعمال نمیشود، باعث چرخش دندان میشود. این تمایل به چرخش به صورت گشتاور نیرو (MF) اندازه گرفته میشود. اندازهی MF به صورت حاصل ضرب اندازهی نیرو در فاصلهی عمود از بردار نیرو تا مرکز مقاومت است. (به عبارت دیگر، MF=F×d) دستهی اول (A)، دوم (B)، و سوم (C) چرخش نشان داده شده است.
تصویر ۱۳: حرکت چرخشی که توسط نیرویی ایجاد شده که به مرکز مقاومت اعمال نشده، به بهترین شکل همراه با حرکت انتقالی همزمان با آن نشان داده شده است. A، جابجایی مرکز مقاومت در جهت اعمال نیرو و B، چرخش دندان حول مرکز مقاومت. C، نتیجهی این دو ترکیب انتقال و چرخش حول مرکز مقاومت است.
تصویر ۱۴: مرکز چرخش یک نقطهی قراردادی است که با توجه به موقعیت اولیه و نهایی جسم، به نظر میرسد حول آن نقطه چرخیده است. این نقطه حاصل میزان نسبی انتقال و چرخش در حین جابجایی دندان است.
تصویر ۱۵: تصویر شماتیک از کوپلها در دستهی اول، دوم، و سوم. نیروهایی که به دندان اعمال میشوند برابر و مخالف جهت هم هستند (پیکانهای مستقیم). تمایل به چرخش (پیکانهای خمیده) را گشتاور کوپل میگویند (Mc). گشتاور کوپل به صورت حاصل ضرب اندازهی یکی از نیروها (F)ی کوپل در فاصلهی مستقیم بین دو نیرو (d) محاسبه میشود. به عبارت دیگر (Mc=F×d)
تصویر ۱۶: تعادل در سیستم one-couple، خط توپر یک intrusion arch غیرفعال را نشان میدهد که با بستن قدام آن در سطح براکت، فعال میشود و باعث یک نیروی intrusive در انسیزور و یک نیروی extrusive در مولر میشود. دایرهی توپر جهت کوپل مربوط به این نیروهای intrusive و extrusive را نشان میدهد. دایرهی دوم (نقطه چین) کوپل دوم در براکت مولر (Mc) را نشان میدهد که هماندازه و مخالف جهت کوپل اول است.
تصویر ۱۷: کوپل V bend. تصویر A، یک V bend وسط، که کوپلهای هماندازه و مخالف جهت هم، و نیروهای متعادل هماندازه و مخالف جهت هم که همدیگر را خنثی میکنند، ایجاد میکند. B-E، دندانی که Mc بزرگتری دارد (زاویهی مدخل بزرگتر) و جهت چرخش با پیکانهای خمیده نشان داده شده است. نیروهای متعادل مرتبط با پیکانهای مستقیم نشان داده شده است.
تصویر ۱۸: منحنی force-deflection نمونه برای یک مادهی الاستیک مانند آرچوایر ارتودنسی. شیب بخش خطی منحنی مشخص کنندهی سفتی (stiffness) ماده است. range (دامنه)، فاصله تا نقطهی تغییر شکل دائمی در امتداد محور x است (معمولا yield point در نظر گرفته میشود، نقطهای که ۱/۰٪ تغییر شکل دائمی اتفاق میافتد). springback که از نظر کلینیکی اهمیت دارد، در صورتی که سیم فراتر از yield point دچار تغییر شکل شود اتفاق میافتد (تا نقطهای که در اینجا با عنوان «arbitrary clinical loading» مشخص شده است)، اما دیگر به شکل اولیه خود بر نمیگردد. در failure point سیم میشکند.
تصویر ۱۹: stress و strain از خصوصیات درونی ماده هستند که میتوانند از اندازهگیری نیرو و خمش محاسبه شوند، بنابراین شکل کلی منحنیهای force-deflection و stress-strain شبیه هم است. سه نقطهی مختلف را میتوان بر روی نمودار stress-strain به عنوان استحکام در نظر گرفت. شیب منحنی stress-strain یعنی E، ضریب کشسانی ماده است، که با سختی و فنریت رابطه دارد.
تصویر ۲۰: فیسماسک Delaire-type. شکل A، فیسماسک انکوریج خود را از تماس با چانه و پیشانی میگیرد و باید به گونهای تنظیم شود که چند میلیمتر از بافتهای نرم دیگر فاصله داشته باشد. B، با تنظیم سیم فریم ورک، تنظیم مطلوب و جهت کشش مورد نظر ماگزیلا (معمولا به سمت پایین برای افزایش رشد عمودی صورت و راحتی بیمار)، با قرار دادن الاستیکها از ماسک به اسپلینت ایجاد میشود.
تصویر ۲۱: اگر مبدأ محورهای x و y را موقعیتایدهآل انسیزورهای بالا و پایین در نظر بگیریم، ناحیهی دیسکرپنسی (envelope of discrepancy) نشاندهندهی میزان تغییری است که میتواند توسط حرکت دندانی ارتودنتیک به تنهایی (ناحیهی داخلی در شکل)، حرکت دندانی ارتودنتیک به همراه اصلاح رشد (ناحیهی میانی)، و جراحی ارتوگناتیک (ناحیهی خارجی) ایجاد شود. توانایی هر درمان در پلنهای فضا متقارن نیست. امکان بیشتری برای عقب بردن دندانها نسبت به جلو بردنشان وجود دارد و همچنین امکان بیشتری برای اکستروژن نسبت به اینتروزن وجود دارد. از آن جا که رشد ماگزیلا نمیتواند مستقل از مندیبل اصلاح شود، ناحیهی اصلاح رشد برای هر دو مشابه است. توانایی جراحی در عقب بردن فک پایین بیشتر از جلو آوردن آن است. اصلاح رشد در بیماران در حال رشد ممکن است امکان قدری اصلاح را فراهم کند اما این کار در بالغین مقدور نیست. ملاحظات دیگر از جمله محدودیتهای فانکشنال و اهداف زیبایی ممکن است با وجود امکان تصحیح مشکل تنها با ارتودنسی، اندیکاسیون جراحی را ایجاب کنند.
تصویر ۲۲. ردهبندی ثبات. در این متن، بسیار با ثبات “very stable” به معنای این است که به احتمال بیش از ٪۹۰ تغییرات پس از جراحی قابل توجه نیست؛ با ثبات “stable” به معنای این است که به احتمال بیش از ٪۸۰ تغییری اتفاق نمیافتد و بازگشت عمده و شدید (major relapse) نتایج خیلی بعید است؛ مشکل ساز “Problematic” به معنای این است که بازگشت نتایج (relapse) به احتمال زیاد تا حدی رخ میدهد و بازگشت عمدهی نتایج ممکن است.
مرحله زمان (پس از لقاح) سندرمهای مرتبط
تشکیل رویان لایه (Germ layer) و سازمان یافتن اولیهی ساختارها روز ۱۷ سندرم جنینی الکل
تشکیل لولهی عصبی روزهای ۲۳-۱۸ آننسفالی (Anenceshaly)
تشکیل، مهاجرت، و تعامل جمعیتهای سلولی روزهای ۲۸-۱۹ Hemifacial microsomia, mandibulofacial dysostosis (سندرم تریچرکولین), limb abnormalities
تشکیل اندامها
کام اولیه
کام ثانویه
روزهای ۳۸-۲۸
روزهای ۵۵-۴۲
شکاف لب و/یا کام، دیگر شکافهای صورتی
شکاف کام
تمایز نهایی بافتها روز ۵۰ تا تولد سندرمهای
Achondroplasia synostosis
(کروزون، آپرت)
نمونه سوالات
- کدام یک از عبارات زیر دربارهی کراودینگ دندانها درست است؟
الف) کراودینگ دندانهای شیری معمولا همراه با رویش دندانهای دائمی رفع میشود.
ب) وجود فضا در دندانهای شیری، معمولا نشاندهندهی وجود فضا در دندانهای دائمی در آینده است.
پ) تقریبا ۱۵% از بالغین کراودینگشان به قدری شدید است که کشیدن دندانهای دائمی به عنوان بخشی از درمان در نظر گرفته میشود.
ت) کراودینگ انسیزورهای پایین در افرادی با تبار آفریقایی-آمریکایی شایعتر است تا سفید پوستان. - کدام یک از گزینههای زیر، استخوانهای تشکیلدهندهی قاعدهی جمجه را نام میبرد؟
الف) ماگزیلا، مندیبل و cranial vault
ب) اتموئید، اسفنوئید و اکسیپیتال
پ) پالاتال، نازال، و زایگوما
ت) فرونتال و پریتال - بر اساس منحنی رشد اسکامون، کدام یک از بافتهای زیر افزایش رشدی دارد که میتواند برای کمک به پیشبینی زمان جهش رشدی بلوغ مورد استفاده قرار گیرد؟
الف) بافتهای عصبی
ب) بافتهای لنفاوی
پ) بافتهای جنسی
۴. کودکان در دورهی دندانی شیری اغلب _ دارند.
الف) اوربایت افزایشیافته
ب) اوربایت کاهشیافته
پ) اوربایت ایدهآل
ت) اپنبایت قابل توجه
۵. یک بیمار بالغ با رابطهی مولری کلاس II و زاویهی ANB در سفالومتری برابر با ۲ درجه، کدام یک از مالاکلوژنهای زیر را دارد؟
الف) مالاکلوژن کلاس II دندانی
ب) مالاکلوژن کلاس II اسکلتی
پ) مالاکلوژن کلاس I دندانی
ت) مالاکلوژن کلاس II اسکلتی
۶. کدام یک از واکنشهای زیر کمترین احتمال مواجهه در حین درمان ارتودنسی را دارد؟
الف) تحلیل ریشه
ب) از دست رفتن حیات دندانهایی که جابجا شدهاند.
پ) لق شدن دندانهایی که جابجا شدهاند.
ت) ایجاد تداخل اکلوزالی. - دو برابر کردن نیروی اعمالی بر براکت دندان چه تأثیری بر گشتاور موثر بر حرکت دندان خواهد داشت؟
الف) گشتاور ۵۰% کاهش خواهد یافت.
ب) گشتاور تغییر نخواهد کرد.
پ) گشتاور دو برابر خواهد شد.
ت) گشتاور ۴ برابر خواهد شد. - الاستیکهای کلاس II بین کدام یک از دو نقطهی زیر کشیده میشوند؟
الف) از خلف به قدام در داخل قوس ماگزیلا
ب) از خلف به قدام در داخل قوس مندیبل
پ) از خلف قوس ماگزیلا به قدام قوس مندیبل
ت) از خلف قوس مندیبل به قدام قوس ماگزیلا - زمانی که الاستیکهای کلاس III مورد استفاده قرار میگیرند، مولرهای اول ماگزیلا _ .
الف) به سمت دیستال جابجا شده و اینترود میشوند.
ب) به سمت مزیال جابجا شده و اکسترود میشوند.
پ) به سمت مزیال جابجا شده و اینترود میشوند.
ت) تنها به سمت مزیال جابجا شده و در جهت عمودی حرکتی ندارند. - توالی معمول خارج کردن دندانها، در صورتی که سریال اکسترکشن به عنوان درمان کاهش کراودینگ شدید انتخاب شود، چیست؟
الف) مولرهای دوم شیری، مولرهای اول شیری، پرمولرهای اول دائمی، کانینهای شیری
ب) کانینهای شیری، مولرهای اول شیری، پرمولرهای اول دائمی
پ) مولرهای اول شیری، مولرهای دوم شیری، کانینهای شیری
ت) کانینهای شیری، کانینهای دائمی، مولرهای اول شیری، پرمولرهای اول دائمی - یک بیمار ۷ ساله، ۴ میلیمتر دیاستم میدلاین ماگزیلا دارد. کدام یک از گزینههای زیر باید انجام شود؟
الف) برای بستن آن باید براکتگذاری شود.
ب) باید برای رد وجود دندان اضافه، رادیوگرافی تهیه شود.
پ) نیاز به انجام کاری نیست. این دیاستم به خودی خود بسته خواهد شد.
ت) نیاز به انجام کاری نیست. درمان باید تا رویش باقی دندانهای دائمی به تعویق افتد. - کاهش اوربایت با کدام یک از حرکتهای دندانی زیر میتواند به آسانترین شکل انجام شود؟
الف) اینترود کردن انسیزورهای ماگزیلا
ب) آپرایت کردن انسیزورهای ماگزیلا و مندیبل
پ) استفاده از هدگیر high-pull بر مولرهای ماگزیلا
ت) استفاده از lip bumper - کدام یک از عبارتهای زیر دربارهی بستن دیاستم میدلاین با استفاده از ارتودنسی در بیماری با فرنوم ماگزیلای بزرگ درست است؟
الف) بستن دیاستم با ارتودنسی قبل از جراحی فرنوم انجام میشود.
ب) بستن دیاستم با ارتودنسی بعد از جراحی فرنوم انجام میشود.
پ) بعد از بستن دیاستم با ارتودنسی، جراحی فرنوم معمولا اندیکاسون ندارد.
ت) بعد از جراحی فرنوم، بستن دیاستم با ارتونسی معمولا اندیکاسون ندارد.
۱۴. توالی وقایعی که هنگام اعمال نیروهای سنگین ارتودنسی بر دندان اتفاق میافتد را مشخص کنید.
_ الف) PDL در سمتی که دندان به آن طرف حرکت میکند فشرده میشود. ب) استخوان آلوئول دچار تحلیل نقبی میشود.
پ) PDL دچار هیالینیزاسیون میشود. ت) تحلیل مستقیم در سطح جایگاه دندان در استخوان آلوئول اتفاق میافتد.
۱۵. کدام یک از انواع سیمهای ارتودنسی زیر، بهترین انتخاب برای بیماری با حساسیت به نیکل است؟
الف) استینلس استیل
ب) نیکل تیتانیوم
پ) بتا تیتانیوم
ت) کروم کبالت چندرشتهای
۱۶. ماهیت باند بین مینا و رزین که برای اتصال براکت ارتودنسی به کار میرود __ است.
الف) شیمیایی
ب) مکانیکی
پ) بستگی به این دارد که رزین مورد استفاده لایتکیور است یا با کیور شیمیایی
ت) بستگی به این دارد که آمادهسازی سطح با اچ معمول بوده یا با پرایمر سلف اچ. - به طور کلی، عرض انسیزورها در دورهی دندانی شیری کمتر از جایگزینهایشان در دورهی دندانی دائمی است. به این موضوع «فضای leeway» میگویند و برای رویش انسیزورهای دائمی، فضا فراهم میکند.
الف) هر دو عبارت درست است.
ب) هر دو عبارت نادرست است.
پ) عبارت اول درست است و عبارت دوم نادرست است.
ت) عبارت اول نادرست است و عبارت دوم درست است. - سیمی با نسبت نیرو به خمش (load/deflection) کم توانایی ایجاد نیروهای ثابتی را دارد که به میزان فعالسازی، خیلی بستگی ندارد. خمهای لوپ شکل در آرچ وایر، با افزایش طول سیم، نسبت نیرو به خمش آن را کاهش میدهد.
الف) هر دو عبارت درست است.
ب) هر دو عبارت نادرست است.
پ) عبارت اول درست است و عبارت دوم نادرست است.
ت) عبارت اول نادرست است و عبارت دوم درست است. - کدام یک از عبارات زیر بهترین توضیح را دربارهی پروگنوز یک پسر ۱۲ ساله با کراودینگ قدامی مندیبل متوسط و رویش کامل دندانهای دائمی ارائه میدهد؟
الف) احتمالا با گسترش قوسها در حین جهش رشدی بلوغ، کراودینگ بهبود مییابد.
ب) احتمالا با ادامهی رشد به جلوی مندیبل در حین جهش رشدی بلوغ، کراودینگ بهبود مییابد.
پ) احتمالا با تحلیل بخش قدامی راموس در طول زمان، کراودینگ بهبود مییابد.
ت) احتمالا در طول زمان کراودینگ بهبود نمییابد.
پاسخهای تشریحی
۱) پ. بر اساس اطلاعات موجود، تقریبا ۱۵% از بالغین کراودینگ شدیدی دارند که برای رفع آن نیاز به اکسپنشن زیاد یا کشیدنهای متعدد خواهد بود. بقیهی عبارتها نادرست هستند. کراودینگ در دورهی دندانی شیری بسیار نادر است و نشاندهندهی وقوع کراودینگ در دورهی دندانی دائمی خواهد بود؛ وجود فضا در دورهی دندانی شیری طبیعی است؛ و آفریقایی-آمریکایی تبارها نسبت به سفیدپوستان عموما کراودینگ کمتری دارند.
۲) ب. قاعدهی جمجمه از قدام به خلف شامل استخوانهای اتموئید، اسفنوئید و اکسیپیتال است.
۳) پ. بافتهای جنسی همزمان با جهش رشدی بلوغ رشد میکنند، و ظهور صفات ثانویهی جنسی میتواند برای کمک به پیشبینی زمان رشد مورد استفاده قرار گیرد.
۴) ب. کودکان کمسن اغلب اوربایت اندک یا رابطهی قدامی لب به لب (edge-to-edge) دارند. عاداتی مانند مکیدن انگشت، احتمال وجود اوربایت کمتر را افزایش میدهد.
۵) الف. مولرها رابطهی کلاس II دارند، اما اندازهی نرمال ANB نشاندهندهی رابطهی اسکلتی نرمال است، منشأ مالاکلوژن دندانی است.
۶) ب. تحلیل ریشه در حین درمان ارتودنسی متدوال است، اگر چه ضایعات اغلب روی سطح ریشه رفع میشوند. لقی دندانها نیز، هنگامی که در حین حرکت دندان، PDL تجدید ساختارکرده و عریض میشود، متداول است. از دست رفتن حیات دندانها در نتیجهی حرکت ارتودنسی متدوال نیست، مگر اینکه توسط عفونت یا صدمات به طور قابل ملاحظهای آسیب دیده باشند.
۷) پ. با توجه به رابطهی M=Fd، دو برابر شدن نیرو، گشتاور، یا تمایل به rotate شدن، tip شدن، یا torque را دو برابر خواهد کرد.
۸) ت. الاستیکهای کلاس II در جهتی که مالاکلوژن کلاس II را اصلاح کنند به کار گرفته میشوند، به طوری که دندانهای مندیبل را به سمت جلو و دندانهای ماگزیلا را به سمت دیستال بکشد.
۹) ب. الاستیکهای کلاس III از مولرهای اول ماگزیلا به کانینهای مندیبل متصل میشوند. سیستم نیرویی که توسط الاستیکهای کلاس III ایجاد میشود باعث حرکت مزیالی و اکستروژن مولرهای اول ماگزیلا میشود.
۱۰) ب. کانینهای شیری برای تسهیل مرتب شدن کراودینگ اینزورها کشیده میشوند. البته با وجود مرتب و آپرایت شدن انسیزورها، فضای مورد نیاز برای رویش کانین دائمی را به عاریه میگیرند. مولرهای اول شیری برای تسهیل رویش پرمولر اول کشیده میشوند و این دندانها ممکن است برای ایجاد فضا برای رویش کانین دائمی کشیده شوند.
۱۱) ب. زمانی که یک دیاستم بزرگ بیش از ۲ میلیمتر وجود داشته باشد، احتمالا به خودی خود بسته نخواهد شد. قسمتهای تشخیصی مانند رادیوگرافی باید برای رد وجود دندان اضافه که معمولا یک مزیودنس است، انجام شوند.
۱۲) الف. اینترود کردن انسیزورها اوربایت را کاهش خواهد داد، در حالی که آپرایت کردن دندانها و استفاده از هدگیر high-pull میتواند تصحیح اوربایت را سختتر کند. lip bumper احتمالا تأثیر کمی بر اوربایت خواهد داشت.
۱۳) الف. بستن دیاستم میدلاین با ارتودنسی قبل از جراحی پریودنتال انجام میشود. در صورتی که فرنکتومی قبل از درمان ارتودنسی انجام شود، ممکن است بافت اسکار در ناحیه تشکیل شود، که ممکن است مانع حرکت ارتودنیک دندان شود.
۱۴) الف-۱، ب-۳، پ-۲، ت-۴. هنگامی که نیروهای سنگین در حین درمان ارتودنسی اعمال شود، دندان در جهتی که نیرو به آن سمت فشار میدهد جابجا میشود و PDL در سمتی که دندان به آن طرف حرکت میکند فشرده میشود. ناحیهای که PDL فشرده شده، نکروز یا هیالینیزه میشود. مهاجرت سلولی از فضاهای مغز استخوان اطراف اتفاق میافتد و تحلیل نقبی روی میدهد. هنگامی که نیرو در طول زمان زایل شده و ترمیم روی دهد، تحلیل مستقیم میتواند شروع شود.
۱۵) پ. بتا تیتانیوم آلیاژی از تیتانیوم و مولیبدنیوم است که محتوی نیکل نیست. استینلس استیل مورد استفاده در سیمهای ارتودنسی عموما ۸% نیکل و ۱۸% کروم دارد. کبالت کروم مقدار کمی نیکل در ترکیب خود دارد. نیکل تیتانیوم هم پاسخ اشتباهی است؛ زیرا حتی نامش هم نیکل دارد!
۱۶) ب. اسیداچ کردن مینا در فرآیند باندینگ باعث ایجاد تخلخلهای زیر در مینا میشود، که با پرایمر و رزین پر میشود تا یک اتصال و پیوستگی مکانیکی بین دندان و رزین کامپوزیت حاصل شود. خود کامپوزیت میتواند کیور نوری یا شیمیایی داشته باشد. با این حال، باند بین دندان و رزین، مکانیکی است نه شیمیایی.
۱۷) پ. عرض انسیزورهای دائمی بیشتر از انسیزورهای شیری است، بنابراین وجود فضا بین انسیزورهای شیری، طبیعی و مطلوب است تا دندانهای دائمی جایگزین، فضای کافی برای رویش داشته باشند. اما این فضای اضافه، فضای leeway نیست. اصطلاح فضای leeway به مجموع عرض اضافهی کانین شیری، مولر اول شیری، و مولر دوم شیری در مقایسه با دندانهای دائمی جایگزینشان (کانین دائمی و پرمولرهای اول و دوم) اطلاق میشود. ای فضای لیوی اضافه، زمانی که این دندانهای خلفی بیفتند و دندانهای دائمی که به طور معمول کوچکتر هستند رویش یابند، در دسترس قرار میگیرد.
۱۸) الف. نسبت load/deflection کم به این معنی است که میزان کمی نیرو برای ایجاد میزان مشخصی تغییر شکل در سیم نیاز است. این بدان معنی است که سیم نسبت به حالتی که load/deflection زیادی داشته باشد (سفتتر باشد) و برای تغییر شکل آن میزان بیشتری نیرو لازم باشد، منعطفتر است. در صورتی که تغییر نیرو به ازای هر واحد تغییر شکل کم باشد، با فعال شدن بیشتر سیم، میزان نیروی وارده تغییر زیادی نخواهد کرد. افزایش طول سیم (با افزودن لوپ و هلیکس به طراحی سیم) آن را فنریتر کرده (سفتی کمتر) و نیرو به خمش آن را کاهش میدهد.
۱۹) ت. زمانی که دندانهای دائمی به طور کامل رویش مییابند، احتمال این که کراودینگ بدون مداخله و به خودی خود رفع شود کم است یا اصلا نیست. افزایش عرض قوسهای دندانی در حین تکامل اکلوزالی به طور طبیعی به میزان کمی در حین رشد تا زمانی که کانینهای دائمی رویش یابند، ادامه مییابد. بدلیل فضای leeway، هنگامی که پرمولرهای دائمی برای جایگزینی مولرهای شیری رویش مییابند، فضای در دسترس برای دندانها قدری افزایش مییابد. با این حال، در حین رشد افزایشی در طول مندیبل که در داخل قوسهای دندانی اتفاق بیفتد نداریم. مندیبل با اضافه شدن استخوان در کندیل و رسوب استخوان در خلف راموس رشد میکند و تحلیل استخوان در لبهی قدامی راموس برای رویش دندانهای خلفی (مولر اول، مولر دوم و شاید بعد از آنها مولر سوم) فضا فراهم میکند. اما برای رفع کراودینگ دندانهای قدامی فضا فراهم نمیکند.
.